فتح قله سلامتی
18 فروردین 95 - 15:01  | 1368 بازدید

 

 

  • سید محمد نیکزادی

     یکی از سوالاتی که ذهن افراد زیادی را به خود مشغول می کند این است که سلامتی روح و جسم چگونه ممکن می شود؟ آیا این موضوع فقط یک شعار است یا می توان به آن دست پیدا کرد؟

باید گفت این موضوع قطعا فراتر از شعار و موضوعی دست یافتنی است. زمانی که یک انسان متولد می شود، رشد او هم فعال می شود و اگر خود یا والدین به این نعمت خدادادی که تا پایان 18 سالگی و در بعضی افراد تا 19 سالگی اتفاق میفتد، آگاه باشند، با داشتن یک برنامه خوب از یک مربی باتجربه و آگاه به شرایط جسمی آن کودک و نوجوان بهترین نتیجه را خواهند گرفت.

این برنامه بر سه اصل استوار است:

تعداد جلسات تمرین

زمان تمرین

فشار تمرین در هر جلسه

برای روشن شدن موضوع، این توضیح را لازم می دانم که برای نوجوان یا جوان و یا حتی افراد معمولی و ورزشکاران رشته قهرمانی (فرقی نمی کند) سه مورد ذکر شده یک اصل است.

نکته قابل ذکر این است که اگر افراد فقط در هفته سه جلسه تمرین انجام می دهند باید زمان تمرینات حداقل 90 دقیقه باشد و فشار تمرین را اگر 0 تا 10 حساب کنیم باید روی 7 به بالا باشد. درصورتی که شخص تعداد جلسات را در هفته بیشتر کند، به همان میزان زمان تمرین کم می شود و اگر فشار روی 7 بود تا 4 یا 5 کاهش خواهد یافت.

در پایان شاهد خواهید بود که چگونه این نوجوان می تواند توانایی جسمی (سرعت، قدرت، استقامت...) را تا سنین بالاتر همراه خود داشته باشد و همیشه بدن او برعکس افرادی که این دوره بسیار حیاتی را از دست داده اند از هر لحاظ توانایی بیشتری خواهد داشت و او جوانتر از سنش دیده خواهد شد.

رویای رسیدن به قله سلامتی

حال اگر کسی از این فرصت رشد اندام خود حداکثر استفاده را نکند چه اتفاقی می‌افتد؟

فردای روزی که رشد به پایان خواهد رسید در بدن او وارونگی اتفاق می‌افتد بدین معنی که هر شبانه روز که می گذرد سوخت و ساز او کمتر می شود و سلول های بدن را به مرور زمان از دست می‌دهد و بسیار غم انگیز خواهد بود از دست دادن این فرصت خدادادی.

بنابر این برای رسیدن به قله سلامتی، داشتن «آگاهی، اراده و ثبات» جزو واجبات کاراست.

تغییر وضعیت

البته قبل از این سه مورد انسان باید برانگیخته شود، شاید شنیده باشید یا برای خودتان پیش آمده که شخصی یکباره از وضعیت خود بسیار کلافه شده و فهمیده که ادامه این شکل زندگی کردن میسر نیست که این، تغییر وضعیت موجود را می‌طلبد.

اگر شخص در همان لحظه ی برانگیختگی که محتاج آگاهی و تجربیات دیگران است اقدام به پرسیدن کند، سریعتر در آن راهی که باید قدم برداشته و حرکت خواهد کرد. که در این صورت اولین گام بزرگ خود را برداشته است. ولی اگر با فکر خود پیش رود، چیزی نمی‌گذرد که به سردرگمی و نهایتاً پشیمانی دچار می شود.

ثبات در تمرینات

در مرحله دوم اراده شخص است. البته روزهای اول تمرین بدن با یک سری گرفتگی‌هایی روبرو می‌شود و به علت نداشتن حجم خوبی از عضله و توانایی قلبی کم می‌آورد که نباید جا بزند و آن را رها کند و نهایتاً برای اینکه فرد از زمان از دست رفته بهترین نتیجه از فعالیتهای خود را کسب کند ثبات داشتن در تمرین است.

اگر یک روز در میان تمرین می‌کنید باید مدام این کار را ادامه دهید یا اینکه هر روز تمرین می‌کنید باز هم باید روال تمرینی هر روز خود را حفظ کنید.

آسیب های وقفه در تمرینات ورزشی

این نکته را هم در نظر داشته باشید که هیچ فایده ای ندارد سه روز پشت سر هم تمرین کنید ولی یک هفته به بهانه‌های مشغله کاری یا تعطیلات و ... تمرین را رها کنید. که نه تنها فایده ای ندارد بلکه اثر معکوس و آسیب های جبران ناپذیر برای شما به وجود خواهد آورد.

زمانی برای استقبال از پیشنهادات خوب

بعد از مدتی که شما به یک توانایی جسمی نسبتا خوبی دست یافتید ناخودآگاه حستان تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال اگر قبلاً هر نوع پیشنهادی از قبیل شنا ، کوهنوردی ، فوتبال و ... را رد می کردید و توانایی انجام آن را در خود نمی‌دیدید حالا به این نوع پیشنهادها جواب مثبت خواهید داد و هرقدر در مسیرتان درست پیش بروید حس های جدید جایگزین حس های اولیه خواهد شد. تا جایی که درک شما در مورد همه چیز تغییر می کند مخصوصا خودتان،عاشق طبیعت می شوید البته از نوع کوهنوردی و لمس عینی طبیعت به معنای واقعی، نه رفتن در طبیعت و کنار جاده نشستن.در این مواقع احساسی شبیه رها شدن در بی‌نهایت را تجربه خواهید کرد.

از تعصب به وعده های غذایی تا ورزش

در ضمن هر چقدر که نسبت به وعده های غذایی خود تعصب دارید همانقدر باید به تحرک و برنامه های تمرینی خود تعصب داشته باشید و بدانید دلایلی که برای ورزش نکردن می آورید شاید برای دیگران قابل قبول باشد ولی بدن شما زیر بار نمی‌رود و پس از 72 ساعت از آخرین جلسه ای که تمرین داشته اید، بدنتان سریع تحلیل می رود. این تحلیل و اصطلاحا خراب شدن شامل کوچک شدن حجم ریه و شل شدن عضلات که مهمترین آن عضله قلب است می شود.قلب دوباره شروع به جذب چند برابر چربی و گرفتگی و رسوب در رگها می‌کند، در صورتیکه شما خود را قانع کرده اید که وقتی برای تمرین ندارم. اطمینان داشته باشید که این اتفاق در بدن شما می افتد و اگر دلیلی برای اثبات گفته‌هایم می‌خواهید اولین روز بعد از چند جلسه تمرین نکردن متوجه می‌شوید که در هنگام تمرین احساس خستگی چقدر زود به سراغ شما آمده است. چرا؟ چون ریه شما قادر نیست نسبت به فشاری که می‌آورید به میزان لازم اکسیژن جذب کند. این تغییر به آن دلیل است که حجم ریه دوباره به حالت گذشته برگشته و کوچک شده و هر چه اکسیژن کمتر به عضوها و بافت ها برسد بدن پس می‌زند. یکی از این علایم خستگی زودرس قبل از نتیجه گرفتن در تمرین است.

سخن را با بیتی از مولانا عارف وارسته به اتمام می‌رسانم:

این سر شکسته نیست این سر را مبند/ یک دو روزی جهد کن باقی بخند

 

  • مربی ورزش
به اشتراک بگذارید:

نظر بنویسید:

security code