گفت و گوی گیلان فردا با سعید حسینی مدیر لیون کامپیوتر چاپ
مذاکره کننده خوبی باشیم و مسئولیت کارهایمان را بپذیریم
16 فروردین 96 - 17:01  | 2298 بازدید

 

ساناز فرزانه

مجله گیلان فردا- می گوید «بچه که بودم با خود فکر می کردم چرا بعضی ها دارند و ما نداریم؟!... و شاید فکر کردن به همین سوال ساده و ابتدایی باعث شد که با نگاه دقیق تری به پیرامون خود بنگرم». سعید حسینی گیلوایی، مدیر لیون کامپیوتر (و برنده جایزه بخش مردمی جشنواره وب۹۴) که کارش را در سال 83 در رشت شروع کرد، می گوید «وقتی فروشگاه آنلاین لیون کامپیوتر را در سبزه میدان رشت راه اندازی کردم هنوز خرید و فروش اینترنتی خیلی در کشور باب نشده بود. اما سعی کردم  از مشکلات راه اندازی یک کار جدید زیاد نترسم». وی که متولد رشت است می گوید «در 9 سالگی با فروش بیسکویت، 300 تومان سود بردم. آن موقع حس کردم آن هایی که کسب و کاری دارند و یا فروشنده هستند، وضع بهتری دارند. تا 14 سالگی در لولمان زندگی کردم و بعد به خاطر شغل پدرم به مشهد رفتیم و دوباره به رشت برگشتیم، الآن هم متاهل و ساکن تهران هستم». حسینی وقتی خاطراتش را مرور می کند می گوید «از 10 سالگی مطالعه می کردم و هر جا که فرصت کار بود به کار هم مشغول شدم». آشنایی با وی در جلسه استارتاپ و هدیه یک جلد مجله گیلان فردا به ایشان باعث شد که قرار مصاحبه ای با وی در دفتر مجله گذاشته شود. آنچه در این مصاحبه علاوه بر شنیدن تجارب شیرین و ارزنده نظرم را جلب می کرد این بود که وی نیز در همان آغاز مصاحبه مانند من دفترچه یادداشت خود را باز کرد و نکاتی از گفت و گویمان را یادداشت کرد. این کار برایم حس خوبی داشت چون همیشه همراه داشتن یک دفترچه یادداشت و خودکار برایم دلنشین است و باعث می شود با دقت بیشتری موضوعات را از نظر بگذرانم و در صورت نیاز نکاتی را بنویسم. اما نکته دیگری هم در این مصاحبه مستتر بود و آن این که وی با دقت خاصی به سوالات و اظهار نظرهایم گوش می کرد به گونه ای که انگار می خواهد چیزی هم بیاموزد و من این حس زیبا را هنگام گفت و گو با صاحبان ایده و کارآفرینان دیگر بارها تجربه کرده بودم. آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفت و گو با یکی از پیشتازان فروشندگان آنلاین تجهیزات رایانه ای در ایران است که از قول ایشان بارها تاکید شده مسئولیت کارهایمان را بپذیریم.

 

شما اعتقاد دارید که مشکلات هست اما نباید سخت گرفت، درست است؟

بله، اینکه سیستم اداری ما در ارتباط با سازمان های دولتی مشکل دارد، صد در صد موافقم ولی این ها همان موانع هستند و در کل دنیا موانع در شروع کار وجود دارند و هرجا به شکلی بروز پیدا می کنند. اما این که مدام بگوییم ما مقصر نیستیم نوعی مظلوم نمایی است. چون کسی که اهل کار است باید ببیند موانع چیست و اگر توانایی این را دارد که خودش موانع را رد کند چه بهتر، در غیر این صورت باید با کمک گرفتن از روش های علمی و تجربی کار را دنبال کند و موانع را بردارد.

 

به نظرتان چه روش هایی بیشتر جواب می دهد؟

البته روش برداشتن یا کاستن موانع فرق می کند و باید دید چطور می توان این کار را انجام داد. گاهی فقط افراد همان روش های همیشگی را عمل می کنند که ممکن است نتیجه بخش نباشد و بعد ناامید شوند.اما برای انجام یک کار فقط یک روش وجود ندارد. در چنین شرایطی فرد باید مذاکره کننده خوبی باشد. حتی ممکن است لازم باشد که دوره آموزشی مذاکره را بگذراند تا یاد بگیرد چطور برای برداشتن موانع با طرف مقابل (که ممکن است فرد حقیقی یا حقوقی باشد چه در بخش دولتی و چه بخش خصوصی) مذاکره کند.

من آدم سیاسی نیستم، موافق یا مخالف دولت خاصی هم نیستم. ما همان اول یک روش را به کار می بریم و وقتی نتیجه نمی گیریم می گوییم موفق نشدیم. ولی من گله می کنم از کسانی که تفکرشان را این طور منتقل می کنند و گله می کنم از مجله شما، چون در شماره قبل چند مصاحبه بود که افراد خیلی گله مند بودند. اما وقتی دیدگاه این افراد را انعکاس می دهید یک سری آدم ها که ترس های زیادی از شروع یک کار دارند، وقتی این مطالب را بخوانند می گویند وقتی چنین مشکلاتی هست پس بهتر است ما اصلا فلان کار را شروع نکنیم و در واقع ترس شان بیشتر می شود و اقدامی نمی کنند و من با چنین افرادی مواجه بوده ام. ذهن چنین افرادی انگار سم پاشی شده است. البته من مخالف انعکاس این مطالب نیستم اما لازم است مطالب تکمیلی دیگری هم داشته باشید.

 

من کاملا با مسئولیت پذیری موافقم ولی این نافی ضرورت برخورد خوب با مراجعین و حمایت نهادها و سازمان های مرتبط  در چارچوب وظایفشان نمی شود.

بله، درست است، این حمایت ها لازم است اما گاهی از کسی می پرسم چرا موفق نشدید، می گوید"دولت از من حمایت نکرد" شما که اهل رسانه هستید شفاف سازی بکنید. از چنین افرادی بپرسید چه اقداماتی خودشان کردند و آیا راه دیگری هم برایشان وجود نداشت؟ یعنی هم انتقاد و هم راه حل ارایه دهید. در جامعه ما یک کلمه خوب کار نمی کند و آن هم "مسئولیت پذیری" است. در حالی که من هرکاری می کنم مسئول کار خودم هستم و اگر توانستم موانعی را رد بکنم یا نکنم خودم مسئول هستم. مثلا آیا می توانیم بگوییم چون فلانی دزدی کرد پس من هم دزدی کنم! طبیعتا خیر، این کار یعنی مسئولیت خودمان را بیاندازیم گردن فرد دیگری. در واقع انداختن مسئولیت به گردن دیگران ساده ترین راه است. جامعه از آدم هایی مثل ما تشکیل می شود. وقتی هریک از ما مسئولیت پذیر باشیم جامعه وضعیت بهتری پیدا می کند.اگر واقعا می خواهیم در کسب و کار موفق باشیم باید مسئولیت کارهایمان را بپذیریم. من از سن 17 سالگی به این نتیجه رسیدم که فقط خودم باید زندگیم را بسازم. آن موقع فکر می کردم که شاید بهتر باشد از این کشور بروم. به نظرم برخی از افراد که می روند به خاطر ترس هایی است که از موانع دارند، در حالی که از موانع موجود در کشورهای دیگر هیچ شناختی ندارند و خیلی ها تقریبا بدون آگاهی می روند. الآن وقتی دست نوشته های سال های قبلم را مرور می کنم می توانم بگویم شاید حس مسئولیت پذیری به صورت قوی که الآن دارم پنج سال باشد که در من به وجود آمده ولی زمینه این تفکر از سال ها پیش در من وجود داشته است.

 

یادم می آید در جلسه استارتاپی که با حضور شما در رشت برگزار شد گفته بودید برخی از افراد فامیل مثل خاله یا عمو در برهه ای حمایت تان کردند.

من برای انجام کارهای خودم هیچ گونه پشتوانه ای نداشتم. البته گاه نیروهای محرکه ای بوده یا هست اما بستگی به خود شخص دارد که بپذیرد یا نه. من در اوایل جوانی دو سال نزد عمویم کار کردم و به اندازه کاری که می کردم حقوق می گرفتم. یعنی همه چیز بستگی به میزان مسئولیت پذیری شخص دارد. اما این که هر اتفاقی بیفتد، مسئولیتش را به گردن دیگری بیندازیم درست نیست.

 

اگر به خاطر کار مقروض می شدید و پیامدهای قرض های مختلف شما را درگیر می کرد باز هم می گفتید که تمام مسئولیت ها به پای خود شماست؟

بله، من سال 85 مقروض بودم. برای اینکه قرض هایم را بدهم از کسی کمک نگرفتم بلکه مدام کار کردم.

 

اگر اقساط معوق بانکی داشتید و به خاطر کارتان درگیر نزول بودید چه کار می کردید؟

من سال 85 حدود 110 میلیون تومان مقروض بودم، هم به بانک بدهی داشتم هم به افرادی که از آنها قرض گرفته بودم، ولی سخت کار کردم و قرض هایم را پرداخت کردم. وقتی بخواهید از حالت منفی کار کنید بسیار سخت است. در واقع شروع کردن از صفر خیلی راحت تر است تا شروع کردن از منفی. همین الآن در یک سرمایه گذاری هستم که بسیار ریسک پذیر است و امکان دارد با تمام تجربیاتی هم که دارم با شکست روبه رو شوم ولی خب آگاهانه دارم پیش می روم و هر اتفاقی بیفتد آن را به گردن هیچکس نمی گذارم. در واقع الآن هرچیز که به دست می آورم نتیجه کارهایی است که در گذشته کردم و در آینده هرچه که به دست آورم یا از دست بدهم نتیجه رفتار الآن من است.

 

در مسیر کاری که تا امروز طی کردید چه مسایلی داشتید؟

سال 83 می خواستم فروشگاه آنلاین راه اندازی کنم و البته کردم. آن موقع نیاز به سرمایه گذاری داشتم، اگر آدم مسئولیت پذیری نبودم، با توجه به موانعی که آن زمان وجود داشت از این کار صرف نظر می کردم و می گفتم «نتوانستم، چون ضامن نداشتم،چون دولت حمایتم نکرد و ازاین حرف ها». با این که می خواستم کار قشنگ و بزرگی بکنم ولی می توانستم توجیه کنم که نمی شود. چون ما در بهانه آوردن بسیار ماهر هستیم. آن موقع بانک برای دادن وام سخت گیرانه عمل می کرد. در سال 83 برای 7 میلیون تومان وام سه ضامن می خواستند. با کارشناسان بانک مذاکره کردم گفتند دو ضامن بیاور. ولی من فقط توانستم یک ضامن جور کنم. خیلی فکر کردم که چه کار کنم. به ضامن ها حق می دادم که حاضر نشوند. در آن حالت می توانستم بگویم من چقدر بدبخت و بیچاره هستم ولی من به فکر راهکار بودم و در نهایت به یکی از دوستانم که می خواست ضامن شود گفتم من یک سری کالا در انبار دارم چیزی حدود سه میلیون تومان و کالا را به ایشان انتقال دادم تا مجاب شوند که بابت ضامن شدن، متضرر نخواهند شد تا بتوانم وام را بگیرم. اما همان موقع رییس بانک عوض شد ولی من باز پیگیری کردم و بالاخره با دو ضامن وام را در آخر ساعت اداری یعنی سه عصر گرفتم. منظورم از همه ی این حرف ها این است که آدم باید نسبت به کاری که می خواهد انجام دهد اشتیاق داشته باشد و به محض اولین مانع دلسرد نشود. برداشتن موانع خیلی مهم است، و برای برداشتن موانع باید دنبال روش ها و راه حل های متفاوت بود. بعد از آن تاکنون من برای کسب و کارم هیچ وام دیگری نگرفتم.

 

 

نظرتان در مورد فارغ التحصیلان بیکار چیست؟ و شما در چه رشته ای تحصیل کردید؟

رشته ام کامپیوتر است ، مقطع فوق دیپلم را تمام نکردم و اکنون نیازی هم برای ادامه تحصیل نمی بینم چون خیلی از آموزش های تئوری که در دانشگاه ارایه می شود در واقع هدر رفت زمان است و خیلی از آموزش ها به روز نیستند. من همیشه دنبال مطالعه بودم. خیلی برایم مهم است که در حوزه کاری خودم به روز باشم. فارغ التحصیلان دانشگاه هم فقط به اتکای مدرک نمی توانند به موفقیت دلخواه برسند.

 

بعد از لیون کامپیوتر آیا طرح های جدیدی هم دارید؟

بله، تقریبا 90 درصد کار لیون کامپیوتر را اکنون به دیگران سپردم. در زمینه کسب و کار اینترنتی چند مجموعه دارم می سازم. و در حال انجام یک مجموعه به نام «پی دی او» برای تولید محتوای ویدئویی جهت معرفی محصولات و کالا و یک مجموعه دیگر به نام صفر کیلومتر در زمینه معرفی فروشگاه های سنتی (غیر آنلاین و ویترین دار)هستم. اعتقاد دارم تفاوت است که تمایز ایجاد می کند. در فضای آنلاین شما راحت تر می توانید اعتبار یک فروشگاه و یک جنس را متوجه بشوید. در فضای سنتی خرید می کنید بعد می بینید خرید شما برند نیست در نهایت به فروشنده می گویید که ممکن است نپذیرد. ولی در فضای وب وقتی کالایی خریداری می کنید می توانید اصالت آن را سرچ کنید و از کامنت هایی که خریداران دیگر گذاشته اند مطلع شوید. در واقع اعتبار سنجی در فضای وب راحت تر است. به نظر من نوآوری یا اختراع کردن خیلی مهم نیست، مهم این است که نوآوری و اختراع چیزی باشد که نیاز جامعه را رفع کند. در غیر این صورت به تولید انبوه نمی رسد. الان هرچیزی قابل یادگیری است. و باز تاکید می کنم باید آموزش دید و با روش های مذاکره در کسب و کار آشنا شد.

 

در مورد سایت صفر کیلومترکار را شروع کرده اید یا هنوز در حد ایده است؟

کار را به صورت مقدماتی  با حدود ۱۵ بازاریاب در شهر تهران شروع کردیم. البته هر کاری در آغاز سختی و ریسک خاص خود را دارد. چون علاوه بر تامین هزینه ها، توجیه این ایده به عنوان یک کار جدید انرژی و حوصله نیاز دارد. اما بازخوردهای خوبی گرفتیم و در نظر سنجی هایی که داشتیم هم به سختی کار واقف شدیم و هم به ضرورت کار. چون این طرح علاوه بر دسترسی آسان مشتریان به ویترین صنوف مختلف باعث استفاده بهینه از وقت، کاهش ترافیک، کاهش هزینه ایاب و ذهاب، انتخاب کالا با دقت بیشتر و ...خواهد شد.

 

قصد دارید این سایت را برای شهرستان ها هم عملیاتی کنید؟ چه تعداد نیرو می توانند مشغول به کار شوند؟

بله چنین برنامه ای داریم. در شروع بین دو تا پنج بازاریاب برای هر شهر در نظر گرفته ایم و برای چهل شهر می خواهیم این کار را انجام بدهیم.

 

امیدوارم موفق بشوید.

متشکر

 

کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی

به اشتراک بگذارید:

نظر بنویسید:

security code