و اما مردم چه می گویند چاپ
چرا اسم شهرمان را «شهر باران» گذاشته ایم
16 فروردین 96 - 17:01  | 1686 بازدید

مجله گیلان فردا- این با ر نیز فقط به گفتگو با جناب شهردار یا دیگر مدیران بسنده نکردیم، بلکه جویای نظرات شهروندان در مورد پروژه ها و طرح های شهری مرتبط با سند بازآفرینی رشت هم شدیم. طبیعتا هر کاری موافقان و مخالفان خود را دارد. و البته از بین نظرات موافق و مخالف می توان برای بهبود کار ایده گرفت. آنچه که مجله گیلان فردا بدون هیچ پیشداوری از نظرات مردم برداشت می کند این است که بجز موافقان تعداد زیادی از مخالفان با اصل کار مخالف نبوده بلکه از کیفیت کار انتقاد دارند. نظرات شهروندان که از اقشار و پایگاه مختلف اجتماعی بوده اند را در ادامه می خوانید:

 

- همیشه برایم این سوال پیش می آید که چرا اسم شهرمان را گذاشته ایم «شهر باران» ولی بعد به محض کوچکترین بارندگی، شهر را آب می برد؟! شما می پرسید نسبت به پروژه های شهر رشت چه نظری دارم، خب به نظر من کارها مسئولانه و متخصصانه انجام نمی شود. برای همین است که کمیت هست اما کیفیت نیست.

- من که هنوز به این پیاده روی دور میدان شهرداری عادت نکرده ام.(ولی شما که جوان هستید)- می خندد و می گوید « خب آدم زورش می آید این همه راه از میدان شهرداری تا بانک ملی را پیاده برود»

- به نظرم پیاده راه و به قول شما پیاده راه فرهنگی خیلی خوب شده است ولی نمی دانم چرا هیچ سرسبزی و لطافتی در این میدان دیده نمی شود. انگار همش چشم ما دارد سنگ و سیمان و ستون فلزی را نگاه می کند.

- خیلی عالی شده خانم، خیلی خوب شده، قبلا اصلا وضع نابسامانی اینجا بود. فقط کاش آقای شهردار یک نظمی به میدان بدهد.

- زای جان تو خبرنگاری؟ آخه! (با خنده) زای جان اگر شهردار بیدی بگو حیف که می پا درد کونه، نتنم پیاده بشم، می دیل خیلی خایه شهردار از نزدیک بیدینم زای جان.

- وضع پیاده روها که افتضاح است. نمی دانم با وجود این همه بارندگی چرا در پیاده روهای رشت از ماسه بادی استفاده می کنند! بارها پس از موزائیک کاری به محض کوچکترین بارندگی موزائیک های تازه، شل و کنده شدند. نمی دانم چرا از سیمان استفاده نمی کنند که محکم تر باشد. آدم که این بی دقتی ها را می بیند فکر می کند فقط یک پولی هزینه می شود، همین.

- خانم من سال ها کنار همین خیابان دستفروشی می کنم. و بارها دیدم که فقط یکی دو تا کارگر می آورند تا مثلا موزائیک ها را درست کند. یعنی کارگر هر طور خواست کار می کند. بعضی ها کج و معوج می گذارند. هیچکس هم نیست نظارت کند. خب حیف است، شهردار و همکارانشان این همه زحمت می کشند باید کار با کیفیت بهتر انجام بشود.

 - من طرفدار پیاده راه هستم. اتفاقا نزدیک خانه ما پارک جدیدی هم از طرف شهرداری ساخته شده که خیلی خوب است.

- من اینجا مسافر هستم. از تهران آمدم. چند روز رشت هستم و بعد می خواهم بروم آستارا. اما همیشه فکر می کردم رشت باید یک شهر خیلی سرسبز باشد ولی حالا که می بینم تعجب می کنم. تهران ما با آن همه دود و دم خیلی سرسبز تر از اینجاست. آخر مگر می شود یک شهر شمالی آن هم مرکز استان گیلان سرسبز نباشد. پیاده راهتان قشنگ است. برادرم که اینجا ساکن است و من منزل او هستم می گوید «می خواهند گردشگری را در رشت زیاد کنند» اگر واقعا مسئولان شهر شما این قصد را دارند باید کاری کنند که وقتی یک مسافر برای یک روز به رشت می آید آنقدر برایش شهر زیبا و خوب باشد که به جای یک روز دو روز بماند.

- شهردار فکر ما تاکسی داران را نکرده است. الآن ما با این همه ترافیک چهار تا مسافر می زنیم و می رویم و بعد خالی برمی گردیم. آخر این که نشد کار!

- به نظرم برای ما جوان تر که خوب شده. مثلا اجرای برنامه های فرهنگی هنری در میدان شهرداری خیلی خوب است. مادر و پدرم هم بارها از صدای سازی که تعدادی از جوان ها در پیاده راه می نوازند خوشحال شدند. احساس می کنم برای آن ها که سن بالاتری هم دارند خوشایند است. ولی چیزی که ما را خیلی اذیت می کند ترافیک است. آدم کلافه می شود خانم، ماشاالله خود راننده ها هم که رعایت نمی کنند.

- نه خانم من صحبت نمی کنم!( چرا صحبت نمی کنید فقط می خواستم نظرتان را در مورد وضع شهر رشت بپرسم) نه، قربان تو، ما شانس نداریم، فردا می آیند می گویند چرا این را گفتی! چرا آن را گفتی! ( ولی کسی قرار نیست به شما چیزی بگوید، ببینید من نظر دیگران را هم پرسیدم) نه، دیگر، من حرف نمی زنم، بازهم بروید نظر دیگران را بپرسید (در دلم می  گویم جل الخالق، نکند قیافه من شبیه گشتاپو است که او ترسیده!!)

- من در پاسخ به سوال شما می خواهم بپرسم «آسفالت کدام منطقه از رشت خوب و درست است» ( و من که جوابی ندارم به این شهروند عزیز بدهم  خیلی شیک و مجلسی که کسی هم شک نکند سعی می کنم از وی خداحافظی کنم، ولی انگار او حس مرا فهمیده و نمی خواهد توی ذوقم بخورد چون می گوید) خب اگر همه کارهای شهرداری را زیر سوال ببریم خیلی بی انصافی است. من اتفاقا با دقت  کارهای شهری را دنبال می کنم و می دانم که اخیرا چقدر زحمت کشیده شده است. از یک طرف دعوای شهرداری و شورا و از طرف دیگر (حرفش که به اینجا می رسد در دلم می گویم ای داد مثل این که باز باید خداحافظی کنم و...) بلاخره کمبود امکانات باعث می شود که انرژی آدم کم شود. (می گویم اگر بخواهید به این فعالیت های شهری نمره بدهید، چند می دهید؟) می گوید 15 .حداقل الآن می بینیم که کاری دارد در شهر انجام می شود قفلا که در خواب بودیم.

- کاش به جای این سوال از من می پرسیدید مهمانانتان را عید کجا می برید؟ (خب بفرمایید مهمانانتان را عید کجا می برید؟) آخر غمم گرفته، قرار است عید برایمان مهمان بیاید ولی هر چه فکر می کنم کجای رشت را به آن ها نشان دهم نمی دانم. خدا کند اقلا در این پیاده راه شهرداری چهار تا برنامه خوب اجرا بکنند تا ما مهمانانمان را بیاوریم اینجا.

- خانم من یکی از مغازه داران قدیمی اینجا هستم. چند روز پیش از طرف شهرداری دو نفر آمدند عکس سر در همه مغازه ها را گرفتند. گفتیم برای چیست؟ گفتند باید بیایید شهرداری و عوارض بدهید. خب همین تابلوها به زیبایی شهر کمک می کند. آنوقت در این بازار خراب برای تابلوها مالیات هم بدهیم؟ مردم فقط در پیاده راه، راه می روند خرید نمی کنند.

- به نظر من پیاده راه رشت فوق العاده است. خیلی کار خوبی کردند. در شهر رشت سال ها هیچ اقدامی نشده بود، دست شهردار درد نکند که بالاخره اقدام کرد. فقط من این سنگفرش حاشیه سبزه میدان را اصلا دوست ندارم. صبح ها که در پارک می نشینم بعضی ها می گویند این سنگفرش قشنگ است، ولی به نظر من قشنگ هم نیست، چون راحت نمی شود رویش راه رفت.

- حالا که شما زحمت می کشید و با مردم  مصاحبه می کنید لطفا از طرف من به شهردار بگویید چند تا  آب خوری در فاصله نزدیک در سبزه میدان و میدان شهرداری نصب کنند. مخصوصا موقع عید و تابستان که مسافر می آید خیلی نیاز می شود، در شهرهای دیگر هم هست.

به اشتراک بگذارید:

نظر بنویسید:

security code