محمد تقی پوراحمد جکتاجی مدیر مسئول ماهنامه گیله وا چاپ
گیلانی ها غالبا نسبت به داشته های خود بی تفاوتند
18 مهر 94 - 00:07  | 1610 بازدید

 

گیلان فردا-شما تا چه حد با نشریات استانی آشنا هستید؟ کدام ها را می پسندید یا نمی پسندید و چرا؟ آیا تا کنون شده مطلبی در نشریه ای (کشوری یا استانی) بخوانید که خیلی به دلتان نشسته باشد و در مورد آن با دفتر نشریه تماس بگیرید و به آن مجموعه انگیزه بدهید؟ یا به عکس برایتان پیش آمده به خاطر ویرایش نادرست و یا منبع ناموثق یک مطلب، دلیلش را از دست اندر کاران نشریه مربوطه جویا شوید؟ به نظر می رسد چنین عکس العمل هایی از سوی خوانندگان و افکار عمومی در جامعه ما خیلی مرسوم نیست! در حالی که با خبر شدن از نظرات و واکنش های خوانندگان برای نویسندگان و روزنامه نگاران مفید فایده خواهد بود و می تواند بهانه ای برای بهتر شدن باشد. اما به غیر از این موضوعات سوال دیگری هم به ذهن می رسد و آن اینکه چرا استقبال از مطبوعات محلی (رسانه های محلی) کم است؟ و جایگاه مطبوعات در عصر دیجیتال کجاست؟

این موضوع را با  آقای محمد تقی پوراحمد جکتاجی، روزنامه نگار، مولف، محقق، شاعر و مدیر مسئول ماهنامه  گیله وا مطرح کردیم ، پاسخ ایشان چنین است:

  

چرا گیلانی ها از نشریات استانی کمتر استقبال می کنند؟

گیلانی ها اصولا وغالبا نسبت به داشته های خود و آن چه مربوط به خود است بی تفاوتند مثلا نسبت به زبان، فرهنگ بومی، تعلقات قومی، خانه های قدیمی و امثال این ها بی توجه اند. نشریات استانی هم یکی از این موارد است. البته شمول نمی دهم ولی نگاهشان معمولا به جاهای دیگر وغریب است. مثلا گیله وا یکی از نشریات استانی است که 24 سال سابقه انتشار دارد، خارج از گیلان به ویژه در تهران و خارج از کشور به خوبی دیده و استقبال می شود اما در خود گیلان چندان عنایتی به آن نمی شود. اما باید دید نشریات استانی جدا از این عارضه که عرض کردم چیزی برای گفتن دارند که نظر هم ولایتی ها را به خود جلب کنند یا نه، چون در بخش دیگر، گیلانی ها بسیار دقیق و نکته سنج و هوشمندند. وقتی حرف ایشان و دلشان و دغدغه های استان را در این نشریات ببینند مطمئنا حساسیت نشان می دهند. خودمانیم قریب به اتفاق نشریات ما به زعم خود همکاران مطبوعاتی، آن چیزی نیست که باید عرضه شود، بلکه باری به هر جهت است. برای بیمه کردن و بیمه شدن خود و خانواده و احیاناً یارانه ای و البته مهم تر،برای چند تایی، کسب رانت و به دست آوردن تریبونی جهت عرض اندام و اظهار وجود و بالاخره نزدیک شدن به قدرت، پس می بینید نمی شود کلی گفت چرا نشریات استانی از سوی هم ولایتی ها مورد استقبال قرار نمی گیرند. حالا موارد پس پشتی به کنار!

 

با وجود رسانه های دیجیتال، جایگاه رسانه های مکتوب کجاست؟

به گمان من این از دست ما خارج است که جایگاه رسانه مکتوب را ثابت نگه داریم. جبر زمان است و زاییده انقلاب الکترونیک. همان طور که نسل کهنه تازه می شود، تکنولوژی قدیم هم جدید می شود، کتیبه های سنگی جایش را به خشت و لوح و بعد به پوست و سپس به کاغذ داده است. حالا هم کاغذ به موج می سپارد. ذائقه مطالعه هم تغییر می کند. سطح و عمق مطالعه هم شکل عوض می کند. ظاهراً اکنون زمان سطحی یات است. رسانه های مکتوب مثل بافت فرسوده شهر است که کم کم به تاریخ می پیوندد. بنابراین یا باید تخریب و نوسازی و یا تعطیل شود و دیجیتالی گردد یا تعمیر و بازسازی شود و به عنوان یک مدل دستی و تاریخی برای علاقه مندان خاص آن بماند و البته محدود و معدود و انگشت شمار. تکلیف به زودی مشخص می شود.

برچسبها : ،
به اشتراک بگذارید:

نظر بنویسید:

security code