هیچ وقت برای انجام کاری دیر نیست
18 فروردین 95 - 15:01 | 1627 بازدید
ماهنامه گیلان فردا- بی شک تلاش و کوشش، موفقیت در پی خواهد داشت و یک موفقیت، موفقیت دیگر را نوید می دهد. وقتی با خانم شهره یادگار هم صحبت شدم از حس خوب و از اراده و همتی که داشت لذت بردم. وی تاکید می کرد که باید خودمان را باور داشته باشیم و توانایی هایمان را بشناسیم. وی که مدیر باشگاه ورزشی یادگار است توانسته با حداقل امکانات فعالیتی را آغاز کند و امروز با کمال سربلندی بگوید که «به آرامش ذهنی رسیده ام...». گفت و گوی گیلان فردا با این بانوی فعال و کارآفرین در ادامه به نظرتان می رسد:
خانم یادگار چطور شد که پس از سال ها فاصله با درس، دوباره علاقمند به تحصیل شدید؟
من همیشه ادامه تحصیل را دوست داشتم. اما تا زمانی که فرزندانم کوچک بودند این موقعیت پیش نیامد. و بالاخره زمانی که برای تحصیل در مقطع کاردانی رشته معماری در آستارا ثبت نام کردم، فرزند بزرگم تقریبا 15 ساله بود. البته من خیلی زود ازدواج کرده بودم. من با عشقی که به تحصیل داشتم توانستم با موفقیت این مقطع را به پایان برسانم . وچون به نقشه کشی ساختمان وارد بودم همزمان در این بخش با چند شرکت همکاری داشتم. پس از آن برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی رشته معماری به رشت آمدم.
چه شد که در رشت مربی ورزشی شدید؟
از همان موقع که در آستارا بودم همزمان با درس، به خاطر علاقه ای که به ورزش داشتم دوره آموزشی مربی گری را گذراندم و کارت مربی گری گرفتم. و همانجا در دو باشگاه ورزشی هم مشغول به کار شدم که یک باشگاه خصوصی و باشگاه دیگر تحت نظارت هیات ورزش های همگانی بود. به همین خاطر وقتی به رشت آمدم برای کار به چند باشگاه مراجعه کردم تا به عنوان مربی ورزشی مشغول کار شوم ولی موقعیتی که مناسب و دلخواه من باشد نبود، یعنی یا باشگاه ها پذیرش نداشتند و یا حقوق پرداختی شان خیلی پایین بود. همان موقع به باشگاه یادگار امام رشت هم درخواست مربی گری دادم، ولی خبری از آنجا هم نشد. بنابراین بیکار بودم و چون زمانی که در آستارا بودم از همکاری کمیته امداد آستارا بهره مند بودم وقتی به رشت آمدم پرونده ام را به اینجا انتقال دادم و در آن شرایط بیکاری متوجه شدم که اگر طرح توجیهی قابل قبولی داشته باشم، کمیته امداد می تواند پس از کارشناسی و تایید، تسهیلاتی در اختیارم بگذارد. به همین خاطر طرحم را با موضوع راه اندازی باشگاه ورزشی با حداقل برآورد مالی ارایه دادم و خوشبختانه کمیته امداد امام «رشت» قبول کرد و این وام به من تعلق گرفت. البته مبلغی از وام به خاطر کارمزد و قسط اول کسر شد و حدود 13 میلیون تومان را در دو مرحله دریافت کردم و با توکل به خدا کارم را شروع کردم.
آیا این رقم برای راه اندازی باشگاه ورزشی کافی بود؟
خب من با حداقل کار راشروع کردم. بخشی از این وام را بابت اجاره یک ساختمان برای راه اندازی باشگاه و بخش دیگر را برای تجهیز باشگاه هزینه کردم. خودم هم مبلغی روی آن گذاشتم. البته توانستم باشگاه را با حداقل وسایل مثل خرید تاتامی، سیستم صوتی، آینه و برخی از وسایل ورزشی تا حدی تجهیز کنم.
وضعیت در ادامه راضی کننده بود؟
بله، خوشبختانه طی شش ماهی که این باشگاه ورزشی را راه اندازی کردم با همت و تلاش و البته همکاری کمیته امداد توانستم فعالیت خوبی داشته باشم و هم اکنون کلاس های آمادگی جسمانی، ایروبیک، یوگا، ژیمناستیک، تکواندو و... در باشگاه یادگار دایر است و مراجعه کنندگان ما نیز بانوان، کودکان و نوجوانان هستند.
پس مربیگری در سایر باشگاه ها را دیگر کنار گذاشتید؟
جالب اینکه حالا که همزمان با تحصیل این باشگاه ورزشی را راه اندازی کرده و مشغول کار هستم، از مجموعه یادگار امام هم دعوت به همکاری شدم. یعنی چندی پیش به من زنگ زدند و گفتند چون قبلا درخواست مربیگری داده بودم الآن به من نیاز دارند.به همین خاطر مدتی است که روزهای فرد به عنوان مربی ایروبیک با مجموعه یادگار امام هم همکاری دارم.
آیا برنامه جدیدی هم برای باشگاه ورزشی تان دارید؟
بله، احتمالا برخی از رشته های ورزشی را در باشگاه افزایش خواهم داد. همچنین قصد دارم برای افرادی که بیماری خاص دارند کلاس های ورزشی رایگان بگذارم. در این زمینه با مدیر کل ورزش هم صحبت کردم و ایشان موافق هستند و در حال انجام کارهای اداری لازم هستم.
خودتان در کل از شرایط کاری تان راضی هستید؟
بله، خدا را شکر از وضعیتی که دارم خیلی راضی هستم چون آرامش ذهنی دارم و با علاقه وافری درس و کار را دنبال می کنم. به فرزندانم همیشه می گویم که از هیچ چیز نترسند. چون هیچوقت برای شروع کاری دیر نیست.
توصیه ای هم برای بانوان علاقمند به کار و فعالیت دارید؟
باز هم تاکید می کنم هیچوقت برای شروع کاری دیر نیست. اما نکته مهم این است که به توانایی های خودمان اعتماد داشته باشیم. و هیچوقت خودمان را دست کم نگیریم. چون وقتی به خودمان اعتماد کنیم به هر چیز که بخواهیم می رسیم. و از نظر من هیچ غیرممکنی وجود ندارد. من دست تنها و با کمترین امکانات تلاش کردم و یاد گرفتم که از هیچ چیز نباید ترسید و هیچ وقت هم برای انجام کاری دیر نیست. البته در این مسیر قدردان حمایت های کمیته امداد هم هستم.