ساخت اولین خودروی الکتریک در ایران توسط «جمشید آرین اصل» 15 سال پیش در رشت
16 مهر 95 - 19:07 | 33091 بازدید
گیلان فردا- وقتی برای مصاحبه به ایشان زنگ می زنم و مجله گیلان فردا را معرفی می کنم می گوید «چون گیلانی هستید با شما مصاحبه می کنم. ولی نمیدانم شما هم سانسورچی هستید یا نه !» می گویم مجله گیلان فردا با حفظ خطوط قرمز می کوشد بی طرفانه موضوعات را مطرح کرده و قضاوت را به مردم بسپارد. او هم می پذیرد و قرار مصاحبه گذاشته می شود و من عصر یک روز بسیار گرم تابستانی راهی منطقه آزاد انزلی می شوم تا از جریان به آب انداختن خودروی الکتریک سر درآورم. اما قبل از شروع مصاحبه می گویم «چرا گفتید چون گیلانی هستم و نشریه ام گیلانی است با من مصاحبه می کنید؟» می گوید:« چون من هم گیلانی هستم، البته تهران متولد شدم ولی خودم را تهرانی نمی دانم. پدر و مادر و آبا و اجداد من اهل رشت بوده و هستند. جدم ساکن روستای اطراف رشت، روستای شکار استخر بودند. و من علاقه زیادی به رشت و گیلان دارم. هرچند تاکنون مصاحبه های مختلف با شبکه های سراسری داشته ام ولی نسبت به گیلان علاقه خاصی دارم». می گویم چطور دلتان آمد که خودرو را به آب بیندازید؟ می گوید:« دل که دریا باشد می توان این کار را کرد...»
آنچه در ادامه به نظرتان می رسد حاصل یک گفت و گوی دو ساعته با آقای جمشید آرین اصل، محقق، پژوهشگر و مخترع اولین خودروی الکتریک در ایران است. خودروی الکتریکی که 15 سال پیش توسط ایشان در رشت ساخته و کارخانه تولید آن در همین شهر افتتاح شد ولی متاسفانه به سبب سنگ اندازی های مختلف به بار ننشست و این در حالی است که این خودروی هوشمند الکتریک توسط ایشان به دنیا معرفی شده است. با چند کلیک در اینترنت می توانید با ایشان در این زمینه بیشتر آشنا شوید. مصاحبه های مختلف از سوی خبرگزاری های داخلی و خارجی و شرکت در جلسات کارشناسی شبکه های تلویزیونی مختلف جمهوری اسلامی ایران موید این است که ایشان حرفی برای گفتن دارند، ولی آن طور که به نظر می رسد برای بعضی ها شنیدن حرف های ایشان صرف نمی کند و به همین جهت تلاش می شود تا این ظرفیت که تکنولوژی آن در کشور موجود است و می تواند علاوه بر کاهش آلودگی زیست محیطی، تحرک خوبی هم در اشتغالزایی ایجاد کند همچنان مغفول باقی بماند. اما عاملان آگاه یا ناآگاه این غفلت باید به مردم پاسخگو باشند. بالاخره تا کی می خواهیم نسبت به داشته های خود منفعلانه عمل کنیم؟ امید که مسئولان ذیربط استانی و کشوری به طور عقلایی و منطقی موضوع را یک بار دیگر مورد تدقین و تدبر قرار دهند و در راستای اقتصاد مقاومتی برای رسیدن به استقلال اقتصادی کشور بکوشند و در این بین فقط تامین منافع گروه های خاص را مد نظر قرار ندهند. با ذکر این نکته که مجله گیلان فردا آمادگی درج نظرات مخالفین و منتقدین را نیز خواهد داشت، خلاصه ای از این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
انداختن خودرور در آب آیا تست بوده یا اعتراض؟
اگر به تنهایی تست بود می شد به روش های دیگر هم انجام داد. بنابراین چنین کاری چند دلیل داشت.البته کلا در موضوع خودروهای الکتریک تست چنین محصولی تاکنون در هیچ کارخانه ای به این صورت انجام نشده، گاه شرکت هایی بوده اند که باطری های ماشین را در آب گذاشتند و یا خودروهایشان را در تست باران قرار دادند. یعنی در جاده ای که ممکن است ارتفاع آب به 40-30 سانتیمتر برسد خودرو را عبور دهند. به عبارت دیگر چنین تست هایی را شرکت ها انجام می دهند ولی اینکه خودرو را با ولتاژ 400 به سرعت 100 کیلومتر برسانند و بعد از ارتفاع تقریبا 30-20 متری با ریموت کنترل کرده و در دریاچه به آب بیاندازند و داخل آن هم آدم مصنوعی باشد و هیچ شوک الکتریکی اتفاق نیفتد تاکنون پیش نیامده. و نتایج این تست به زودی در یکی از کنفرانس های بین المللی در اروپا انتشار می یابد.
لطفا کمی در مورد این اقدام خاص بیشتر توضیح بفرمایید. گویا قبلا هم چنین کارهایی کرده بودید.
ما سه کار انجام دادیم. کار اول اینکه اولین تاکسی هوشمند الکتریکی را به مدت دو ماه در تهران راه اندازی کردیم. یعنی دو ماه در مسیر دانشگاه شهید بهشتی، چهارراه پارک وی و میدان تجریش تهران این تاکسی هوشمند الکتریکی به مردم خدمات می داد و این کار به هزینه خودم انجام شد. چون راننده استخدام کردم و تاکسی الکتریکی را هم خودم تولید کردم و مسافران هم صلواتی سوار می شدند. و در فرم نظر سنجی که طی مسیر و در راستای اشاعه فرهنگ پاک در اختیار مسافران قرار می گرفت، بدون استثنا تمام 400 مسافری که فرم ها را پر کردند جملاتی در آن پرسشنامه ها نوشتند که هیچوقت از یک مقام مسئول یک وزیر یا معاون نشنیدم.
مردم شما را تشویق می کردند؟
بله، دقیقا همینطور است. مردم ما بسیار فرهیخته هستند، چون با توجه به مشاغل و پایگاه اجتماعی مختلف، همه مسافرانی که سوار این خودرو الکتریک شده بودند به من امیدواری می دادند و از کیفیت خدمات رسانی خودروی الکتریک راضی بودند. یعنی 15 سال است که از سوی مردم این امیدواری به من انتقال یافته و می یابد ولی متاسفانه از سوی مسئولین آن طور که باید باشد نیست! و برایم این سوال پیش می آید که چطور مردم کوچه و بازار متوجه اهمیت این تکنولوژی داخلی هستند اما مسئولان بی توجهی نشان می دهند؟! بنابراین به آب انداختن خودروی تولیدی خودم، خودرویی که اینقدر برایش زحمت کشیده بودم صرفا یک تست نبوده بلکه اعتراض به سکوت معنادار مسئولین مرتبط بوده و هست. برایم عجیب است وقتی مقام معظم رهبری اینقدر به عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی تاکید می کنند پس چرا برخی مدیران همکاری نمی کنند؟!!
بعد از اینکه خودرو را به آب انداختید چه بلایی سر خودرو آمد؟
هیچی، تاکسی را از کار انداختم و دادم به اوراق فروشی!
اشاره داشتید که سه کار انجام شد.اتفاق بعدی چه بوده؟
بعد از آن خودروی الکتریک هوشمند دیگری ساختم «اپل تیگرا»، این خودرو را در بروکسل در کارخانه ام ساختم. به خاطر ساخت آن با دانشگاه بروکسل و تلویزیون بلژیک مصاحبه داشتم و مسیر کارخانه تا ساختمان تلویزیون آنجا که مسافت بسیار طولانی بود را با همان خودرو رانندگی کردم و آن ها خودشان گفتند:«شما تنها کسی هستید که با خودروی الکتریک در شهر ما تردد می کنید». حتی دانشگاه اصلی بروکسل پلاک خودرو را به من داد و من اجازه داشتم با آن پلاک بدون هیچ مشکلی با خودروی الکتریکم رانندگی کنم. یعنی هم شناسنامه خودرو ثبت شد و هم خودرو ام بیمه شد. البته انتظار ندارم در ایران کسی به ما چیزی بدهد، چون فقط کارخانه را می بندند!
الآن وضعیت خودروی الکتریک در اروپا چطور است؟
در اروپا امروزه حتما در شهرهای زیادی خودروی الکتریک خواهید دید و یا ایستگاه شارژ را می بینید ولی آن موقع من تنها کسی بودم که با خودروی الکتریک رانندگی می کردم. البته اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 اولین خودروی الکتریک ساخته شد ولی به دلیل معایبی که داشت استقبال زیادی از آن نشد(موضوع نفت هم در این ماجرا مهم بود). هرچند طی همان سال ها در مراکز تحقیقاتی در امریکا و اروپا و ژاپن نمونه هایی از این خودرو ساخته می شد و در کنفرانس های بین المللی مرتبط با تکنولوژی «مانند کنفرانس های بین المللی اتحادیه اروپا» معرفی می شد. از جمله کنفرانس ای بی اس، که من خودم هم در این کنفرانس سخنرانی داشتم. اولین آن در سال 2004 در لانک ویچ کالیفرنیا بود که برای اولین بار خودروی الکتریک را معرفی کردم. البته در شهرهای دیگر اروپا از جمله در موناکو، بن آلمان، ژنو و... نیز کنفرانس های مرتبطی برای دانشجویان، مخترعان یا کارخانه داران برگزار می شد.
استقبال از خودروی الکتریک آن موقع چطور بود؟
اینکه شما آن را به عنوان یک محصول در سال 2008 استفاده کنید آن موقع متداول نبود. البته در امریکا خیلی طرفدار داشته و همیشه متداول بوده، منتهی در هر شهری تعداد محدودی بوده، اما در بروکسل که چند سال آنجا زندگی کردم آن موقع خودروی الکتریکی که با یک بار شارژ مسافت 300 کیلومتر از بلژیک تا آلمان و از بلژیک تا فرانسه را طی کند نبود.
من در اولین کنفرانس خودروهای الکتریک که در بن آلمان در سال 2009 برگزار شد نیز شرکت داشتم. در آنجا من با این سیستم شارژ هوشمند مسافت بروکسل تا بن آلمان را که حدود 210 کیلومتر است با یک بار شارژ طی کردم.
وضعیت ایستگاه های شارژ آن موقع چطور بود؟
اولین ایستگاه شارژ هوشمند اروپا در بروکسل ساخته شد. قبلی اش را من در استرالیا ساخته بودم.
لطفا در مورد تامین انرژی این ایستگاه ها هم توضیح بفرمایید.
کلا تامین انرژی ایستگاه شارژ هوشمند به دو صورت انجام می شود. یک حالت اینکه بسته به نوع باطری آن برای 5 تا 15 دقیقه شارژ بشود و در حالت دوم انرژی را در سه دقیقه با تعویض باطری با روبات تامین کنند.
آیا همین خودرو را در تهران به آب انداختید؟
بله، خودروی اپلی که در کوهسار تهران به آب انداختم همین بود که در واقع یک خودروی معمولی نبود، بلکه اولین بار فاصله بروکسل تا آلمان را طی کرده بود. وقتی این خودرو را به ایران آوردم پرس تی وی گزارش مفصلی از آن تهیه و پخش کرد که پیشنهاد می کنم حتما دانشجویان ببینند. خلاصه اینکه تصویر این خودرو با من در آلمان یک تصویر است و تصویر این خودرو با من در دره تهران نمای دیگری است!!
با این حساب سومین حرکت شما در رشت بود.
بله، درست است، سعی کردم تست سوم را از اسکله ای که اینجا دارند می سازند انجام دهم اما طبق معمول موافقت نشد. متاسفانه برخی از مسئولین مرتبط در مورد اختراعات و محصولات من با مافیای خودرو هماهنگ بودند و طبق معمول کارشکنی صورت گرفت و نگذاشتند همین تست را جلوی کارخانه خودمان و از روی اسکله ای که دارند می سازند به عمق 30 متری دریای کاسپین به آب بیندازیم. حتی سعی کردند شش ماه کار را عقب بیندازند. شاید هم نمی خواستند این کارها از گیلان انجام بشود. گفتند تلویزیون فیلم خواهد گرفت ولی متاسفانه این همکاری ها انجام نشد. و من وقتی نتوانستم از آن مکان این کار را بکنم رفتم پشت سد زیبای منجیل و آنجا توسط یک روبات و با سرعت 100 کیلومتر خودرو را پرتاب کردم داخل آب!
معمولا یکی از اهداف چنین تست هایی ثابت کردن مقاومت، کشش و نظایر آن در یک محصول است.
بله، همینطور است، ولی کیفیت محصول من قبلا هم به اثبات رسیده بود. بنابراین هدف اصلی من از این کار پیام دادن بود و البته می خواستم یک کار علمی هم انجام دهم تا برای آینده این تکنولوژی منحصر به فرد باقی بماند. البته بهتر است به این موضوع جنبه سیاسی ندهیم تا هر کسی سوء استفاده کند. برای من مهم منافع ملی است. اینکه توصیه های مقام معظم رهبری در مورد استقلال اقتصادی و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی را جدی بگیریم.
حتما در این تست خاص هم چیزی از ماشین باقی نمانده است.
از نظر ما که ماشین از بین رفته است. با اینکه پنج میلیون یورو ارزش داشته است و هفت هزار ساعت کار روی آن انجام شده بود.
فکر می کنید این نوع تست و این اقدامات بازخورد دلخواه را در پی داشته باشد؟
در واقع تعجب من از این است که وقتی در داخل تکنولوژی هست چرا آویزان خارج می شوند! مدام با خارجی ها تفاهم نامه امضا می کنند در حالی که برخی از توانمندی ها و تکنولوژی ها در داخل کشور هست. یکی دیگر از پیام های من با انجام این تست ها اعتراض به واردات است. متاسفانه روز به روز داریم وابسته تر می شویم! 15 سال پیش من کارخانه تولید خودروی الکتریک را در گیلان افتتاح کردم. آن موقع ما کارخانه های مختلف و فعالی در گیلان داشتیم. اما چی شدند؟؟ چه اتفاقی افتاد که الآن کارخانه ها تعطیل شدند؟ آن موقع یک یا دو رستوران در مسیر رشت تا انزلی بود و بیشتر در این مسیر کارخانه دیده می شد. اما الآن 10 برابر آن کارخانه های تولیدی، رستوران و قلیان سرا در این مسیر دیده می شود و کارخانه ها تعطیل شده اند! و تعداد زیادی هم سر خیابان ها می ایستند و می گویند«اتاق خالی»! وجود رستوران بد نیست ولی اینکه کارخانه های ما بسته شده اند و جوانانمان بیکار هستند واقعا مایه تاسف است! من سوالی از مسئولان دارم، منظور از گیلان سرسبز چیست؟ آیا گیلان سرسبز به معنی بیکاری و قلیان سرا و مشکلات اقتصادی عدیده است؟
به نظرتان به آب انداختن خودروی پنج میلیون یورویی که گفتید هفت هزار ساعت کار روی آن انجام شده می تواند پیام شما را انتقال دهد؟
بله، برای اینکه من حرکت و جریانی را در ایران راه انداختم. این پنج میلیون یورو و این هفت هزار ساعت کار فدای سر ملت ایران. همین که دانشجو، متخصص و نابغه ایرانی متوجه شود که پای هدفش بایستد و خواسته اش را به درستی اعلام کند ارزشمند است. در اصل من سه خودروی هوشمند الکتریک را طی یک ماه از بین بردم تا پیامم را به مردم و مسئولین برسانم. خودروی چهارم را چون سه تا رییس جمهور سوار شدند، بنابراین به خاطر ملاحظاتی می خواهم به موزه هدیه کنم.
موافقید کمی به گذشته برگردیم؟ اصلا چی شد که آن موقع ها به این فکر افتادید؟
15 سال پیش اینجا یک دهات بود به نام روستای گرفم. اینجا برق نبود، ماشین به سختی در شن حرکت می کرد. به خاطر عرق گیلانی و اشتغال، به جای اینکه کارخانه را در بهترین نقطه اطراف تهران احداث کنم، ترجیح دادم در گیلان این کار را بکنم. ولی متاسفانه همین دلیلی شد که مسئولین محترم زودتر دخل ما را آوردند و کارخانه ام را بستند! من عاشق مردم اینجا هستم. حدود 17-15 سال پیش این ساختمان را با تجهیزات کامل روز راه اندازی کردم، پروانه بهره برداری گرفتم و همین الآن همه تجهیزات آن قابلیت استفاده خوب را دارند و خودرو الکتریک در واقع همین جا بدنیا آمد.
طی این مدت با مسئولان صحبت کردید؟
بله، ولی مسئولین اینجا خیلی کم لطفی کردند. اگر این کارخانه را در اصفهان یا تبریز احداث می کردم موضوع خیلی فرق می کرد. طی این 15 سال اخیر در سطح وزیر و معاون و هم در استان با مدیران و مدیران ارشد مختلف صحبت کردم.
یعنی آن موقع احساس نیاز هم کرده بودید؟ چون تولید شما در راستای کاهش آلودگی هواست.
تقریبا بله، بهرحال رشتی ها به خوردن کله ماهی و داشتن فسفر بالای مغز معروف هستند. همان موقع متوجه بودم که زمین در حال گرم شدن است، نتیجه تحقیقات دانشمندان هم نشان می داد. وقتی گزارشات مرتبط را مطالعه می کردم (یعنی از زمان پیمان کیوتو-چون تا قبل از آن گزارشات مربوطه کمتر منتشر می شد، هرچند گزارشات کامل منتشر نمی شد، البته دانشمندان می دانستند ولی سیاسیون از انتشار کامل گزارشات فوق جلوگیری می کردند چون بحث انرژی یک بحث سیاسی شده بود) معلوم بود که وضعیت آب و هوایی این طور ادامه نخواهد یافت. حتی سونامی ژاپن و اندونزی را حدس می زدم. البته پیشگو نیستم ولی می شد حدس زد، چون این ها نشانه و نتیجه فعالیت های بشری است که به دست خودش دارد کره زمین را از بین می برد.
آن موقع از نظر شغلی در چه موقعیتی بودید؟
من از 18-17 سالگی کارخانه تولید بردهای الکتریکی راه اندازی کرده بودم.
پس وضع مالی خوبی داشتید.
نه، وضع مالی پدرم معمولی بود و من با دوچرخه به کارخانه می رفتم. اما روی پای خودم بودم و خودم تلاش و کوشش می کردم تا هزینه هایم را تامین کنم.
حدس می زنم که از بچگی به این نوع فعالیت ها علاقمند بودید.
بله، در واقع از سن 9 سالگی کارهای تحقیقاتی ام را شروع کرده بودم. علاقمند بودم، عاشق علوم از جمله فیزیک بودم. معلمان گاه نمی توانستند به سوالات علمی و درسی ام جواب بدهند و حتی برخی مرا منع می کردند که جلوتر از مباحث درسی چیزی نپرسم و می گفتند:« درس تا اینجاست و اگر جلوتر بروی ممکن است برایت خطرناک باشد». یادم است معلم فیزیک مان آن موقع یک تلویزیون خریده بود و یک مجله آورده بود سر کلاس تا در مورد تلویزیون از روی آن توضیحاتی به ما بدهد. و من یک هفته بعد رادیو ساختم. و یا در 10 سالگی هیدروژن تولید کردم. در 11 سالگی موشک کوچکی درست کردم. اما وقتی این موشک کوچک روشن شد و اشتباهی به خانه همسایه رفت از مادرم کتک خوردم. در 13 سالگی پرواز با هواپیما را یاد گرفتم و عضو باشگاه هواپیمایی شدم. همان موقع هواپیمای کنترل از راه دور ساختم یعنی حدود 42 سال پیش.
آن موقع که علاقمند به فعالیت های علمی بودید پدر بیشتر مشوقتان بود یا مادر؟
هیچکدام. دو خواهر داشتم و تنها پسر خانواده بودم. به جای تشویق همان طور که گفتم گاهی تنبیه هم می شدم. از نظر مالی هم خانواده متوسطی بودیم. باید سعی می کردم در کنار درس و کارهای تحقیقاتی، کار هم بکنم تا هزینه های تحقیقاتی را پرداخت کنم. مثلا در سال 1359 در فرودگاه رشت هواپیمایی ساختم با موتور فولکس واگن و این کار پول می خواست و من باید کار می کردم.
ارتباط تان با معلمان چطور بود؟
واقعیت این است که من پاسخ بسیاری از سوالاتم را نه در محیط آموزشی رسمی بلکه در کتابخانه ها یافتم. آن موقع کتابخانه های خوبی در تهران بودند. در واقع من دانشگاه خودم را رفتم. چون در طی این مسیر دهها هزار صفحه مطالعه کردم. یعنی روزی 18 ساعت مطالعه و کار می کردم. سعی کردم زبان را خودم یاد بگیرم. البته بیشتر به زبان فنی تسلط دارم و به راحتی می توانم در همایش های بین المللی محصولات و تولیداتم را معرفی کنم. خلاصه اینکه بدون علم، تحقیق، پژوهش و مطالعه نمی توان موفق شد. ومن حسابی غرق یادگیری، مطالعه و اختراع بودم.
الآن ارتباط تان با دانشجویان و کارآموزان چگونه است؟
وقتی با دانشجویان ارشد و دکترا مصاحبه می کنم با دو سوال متوجه می شوم که چی و چقدر در دانشگاه یاد گرفته اند. چون از هر 10 نفر و گاه از هر 20 نفر یک نفر جواب می دهد. به عبارت دیگر اصول الکترونیکی که طی چهار سال فرد در دانشگاه یاد می گیرد، می تواند به صورت عملی در عرض یک هفته یا یک ماه در کارخانه یاد بگیرد. یعنی دانشگاه به تنهایی کافی نیست و باید هزاران صفحه مطالعه کرد و صاحب ایده بود. خود من در این مسیر خیلی زحمت کشیدم و وقت صرف کردم. علاقه زیادی به الکترونیک داشتم. آن موقع در عرض یک هفته الکترونیک را یاد گرفتم و رادیو ساختم. یادم است در سال 56-55 که تقریبا 15-14 ساله بودم به خاطر خرید یک ترانزیستور از دوچرخه افتادم و دستم شکست و 45 روز در گچ بود. یعنی برای یادگیری هزینه دادم.
پس از گذشت این سال ها اکنون آیا راضی هستید؟
بله، از همه زحمت هایی که کشیدم راضی هستم. در سال 2004 در لانک ویچ کالیفرنیا در کنفرانس بین المللی ای. بی. اس در زمینه خودروی الکتریک سخنرانی کردم. می دانید اینکه کجا سخنرانی داشته باشید مهم است. این کنفرانس بین المللی است و هزاران نفر درخواست سخنرانی برای چنین کنفرانسی دارند اما تعداد معدودی انتخاب می شوند. و سخنرانان انتخاب شده باید همانجا به سوالات حاضران که همگی دانشمند و محقق و مخترع هستند پاسخ داده و علاوه بر آن ایده جدیدی را در کنفرانس مطرح کرده و با دلایل علمی از ایده خود دفاع کنند. در کل تا کنون نشده جایی مقاله ای را برای سخنرانی بفرستم و پذیرفته نشود. و خوشبختانه همیشه هم مقالاتم در سطح بالا پذیرش شده و من در هر چهار قاره سخنرانی داشته ام.
آیا ایده جدیدی هم دارید؟
بله، جدیدترین ایده ام هم در حوزه حمل و نقل است.
رابطه شما با سیاسیون چطور است؟
من علاقه ای به سیاست ندارم، خوشم نمی آید. در جلسات هم اصلا نمی پرسم شما اصلاح طلب هستید یا اصول گرا یا اعتدال و امثالهم، چون به من ارتباطی ندارد. ایران، خانه ای است که هر کدام از ما باید بخشی از آن را بسازد و من در بخش فنی و علمی می توانم قدمی بردارم. من می توانم دوست همه باشم و همه را دوست داشته باشم.
ارتباط آن ها با شما چطور است؟ مثلا ارتباط صدا و سیما با شما چطور است؟
در مورد اطلاع رسانی، صدا و سیمای کشور نسبت به صدا و سیمای استانی بهتر عمل کرده است. من مصاحبه هایی با برنامه های تلویزیون سراسری داشتم که پخش شد. اما در استان پخش برنامه ها گویا بیشتر تحت تاثیر برخی افراد است. انگار در استان یک جور نگرانی وجود دارد.
شاید معذورات قانونی داشته باشند.
اما به نظر می رسد بیشتر از معذورات قانونی، سلیقه ای عمل کنند.
الآن کارخانه شما در چه وضعیتی است؟
حدود 12 میلیارد تومان در این کارخانه ها تجهیزات هست که می خواهم به صورت هدیه بین دانشگاه ها توزیع کنم، چون به درد آن ها می خورد. از جمله در مورد دانشگاه گیلان این اتفاق افتاد و بقیه دانشگاه ها هم می توانند لیست تجهیزات مورد نیازشان را به ما اعلام کنند.
فکر می کنید حالا که می خواهید تجهیزات را به دانشگاه ها بسپارید، آن ها چطور استفاده خواهند کرد؟
این دیگر به درایت، مدیریت و دلسوزی مدیران مرتبط و اساتید بستگی دارد.
در شرایط کنونی چه خواسته ای از مسئولان دارید؟
من در کانال تلگرام خودم پنج درخواست را عنوان کرده ام. هدف من این است که در کشور عزیزمان ایران، زیرساخت تکنولوژی گذاشته شود، یعنی فقط برای دانشجو یا فارغ التحصیل امروز فکر نمی کنم، بلکه نسل های آینده را هم در نظر می گیرم. ما باید استقلال اقتصادی پیدا کنیم و به فرمایش مقام معظم رهبری برای رسیدن به استقلال اقتصادی نیاز به عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی داریم و اقتصاد مقاومتی هم باید توسط یک مدیریت جهادی صورت بگیرد. امروز عملکرد من برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی به گونه ای همان مدیریت جهادی است.
امروز بعد از 15 سال تلاش و بیش از 70 هزار ساعت کار مفید که منجر به دهها تولید و محصول شد که همه ی آن ها به طور موفقیت آمیز اجرا شد و به ثمر رسید، من منتظر هیچکس نمی مانم، یا این کارخانه محصول خودش را تولید می کند و یا به حال خود رها شده و می شود مکانی برای پرندگان! چون وقتی در کارخانه نتوانید کار و تولید کنید به چه درد می خورد! نساجی مازندران بسته شد و الآن پرندگان آنجا آشیانه درست کرده اند و این خیلی بد و تاسف آور است!!
شاید وضعیت درست شود؟
ولی من نمی توانم این طور کار کنم یا منتظر بمانم. آنهایی که کارخانه مرا تعطیل کردند باید پاسخ این ضرر و زیان را بدهند.
آیا هنوز پیشنهادی برای ساخت خودرو الکتریک به شما نشده؟
چرا گاه پیشنهاد می دهند که مثلا بیا 50 یا 100 خودروی الکتریک برای ما بساز. ولی همه ما می دانیم که به این سفارشات و در این حجم تولید نمی گویند. ما 15 سال پیش پروانه بهره برداری گرفتیم. همه می دانیم که مونتاژ کردن و چند تکه را به هم وصل کردن تولید نیست. البته با این کار می شوید آدم خوبه، پول هم به حسابتان می آید، اما در واقع رسالت تان را در این دنیای صنعت و تکنولوژی برای کشورتان انجام نداده اید. و فقط در ظاهر چند خودرو تولید شده، چون وقتی این کار را بکنم در بوق و کرنا می شود که ماشین الکتریک در ایران تولید می شود. در حالی که تکرار می کنم ساختن 50 یا 100 خودرو را تولید نمی گویند. همین امروز درست چند دقیقه قبل از شروع مصاحبه نیز تلفنی پیشنهاداتی داشتم اما برای ساخت چند خودرو.
در این سال ها ارتباط شما با مدیران خودرو سازی کشور چطور بوده است؟
خب در این 15 سال بارها مورد الطاف عزیزان قرار گرفتم. پنج بار ممنوع الخروج شدم. در دادگاه های مختلف حضور پیدا کردم و ... . ولی واقعا برایم عجیب است که اختراعی را اینجا انجام دادیم و دنیا از آن استفاده می کند ولی عزیزان در اینجا برای تولید آن همراهی نمی کنند! آنوقت شما می گویید چطور خودروی به این با ارزشی را به آب انداختید! خب وقتی می بینم پس از این همه زحمت و تلاش، نمی توانم این تکنولوژی را در کشور خودم به بار بنشانم، خواستم به این ترتیب اعتراضم را اعلام کنم.
جالب اینکه من خودروی الکتریک را 15 سال پیش در همین شهر رشت ساختم و به دنیا معرفی کردم. اما حالیه خودروی الکتریک توسط شهرداری رشت از چین وارد می شود!! من به مسئولین استان گیلان تبریک می گویم بابت این که کارخانه مرا تعطیل کردند و اسم «آریا» را روی ماشین هایی که از چین وارد کرده اند گذاشته اند!!
خودروی آریا با سرعت 30 کیلومتر می رود در حالی که خودروی «آرین» که 15 سال پیش توسط من ساخته و به دنیا معرفی شد با سرعت 120 کیلومتر حرکت می کرد! حال قضاوت را به مردم شریف و فهیم گیلان می سپارم. آیا من حق دارم اعتصاب غذا بکنم؟! وقتی می روم میدان شهرداری رشت و ماشین آریا(!!) را می بینم به نظرتان چه حالی می شوم؟! اگر شما جای من بودید اگر خوانندگان عزیز مجله شما جای من بودند چه حالی می شدید؟ من همشهریان عزیز رشتی خود را به قضاوت دعوت می کنم. باور کنید اگر همین کارخانه را 15 سال پیش در اصفهان یا تبریز راه اندازی می کردم همه چیز فرق می کرد، چون مسئولان آنجا برای کارآفرینان و مخترعان جاده را هموار می کنند و اصلا خودشان دنبال این کارها می روند. من وقتی حدود 17 سال پیش این کارخانه را در اینجا راه اندازی کردم اصلا اینجا اینطور نبود، مجتمع کاسپینی در کار نبود و در واقع اینجا یک دهات بود.
مسئولان استان باید خودشان پیگیر چنین کارهایی باشند. نمایندگان استان برای به بار نشاندن چنین پروژه های مهمی باید خودشان اهتمام داشته باشند. در واقع نماینده مردم باید این دقت و تلاش را داشته باشد که آدم های توانمند شهر و روستایش را بشناسد و به بهترین شکل از توانایی این افراد برای توسعه و ایجاد تحرک اقتصادی و اشتغالزایی جامعه استفاده کند. به نظرم یا نباید کاری کرد یا باید درست انجام داد. من با این کار می خواهم اقتصاد مقاومتی را در عمل نشان دهم و برای این کار و رسیدن به این مهم باید صد در صد روی پای خودمان باشیم. باید زیرساخت داشته باشیم. به عنوان مثال در کاری که من ارایه می دهم باید موتور، باطری، بدنه، ایستگاه شارژ، طراحی و خلاصه همه چیز دست خودمان باشد. و با این پروژه منافع هیچکس هم به خطر نمی افتد، نه وزارت نفت، نه محیط زیست، و نه هیچ جای دیگر. اگر ما چنین تولیداتی را از صفر تا صد در کشور خودمان انجام دهیم در واقع اقتصاد مقاومتی را به درستی و در عمل معنا کرده ایم. اما آن هایی که آگاهانه یا ناآگاهانه مخالف استقلال اقتصادی کشور هستند زیر پای آدم را خالی می کنند. پشت سر آدم حرف های دروغ می گویند، مستند سازی های جعلی کرده واسناد را مخدوش می کنند و...
با تمام این احوال چطور دلتان آمد خودروهایی را که اینقدر برایشان زحمت کشیده و هزینه کرده بودید به آب بیندازید؟
اگر دل دریا باشد می شود و من دلم دریاست و خسته نمی شوم.
چندی پیش در خبرها آمده بود که حدود 50-40 خودروی الکتریک وارد کشور شده، آیا این خبر صحیح است؟
متاسفانه آمار درست و دقیق نمی دهند. ولی به طور منسجم دارند انواع خودروی الکتریک و های تک را وارد می کنند.
در خاتمه اگر حرف نگفته ای دارید بفرمایید.
خب باید به فکر انقلاب صنعتی پایدار باشیم و به محیط زیست پاک بیندیشیم. همه می دانند که علم باید تولید به محصول شود. به یکی دو تا و پنجاه و صدتا هم محصول نمی گویند. همان طور که گفتم وقتی تکنولوژی کار را خودمان در کشور داریم باید صفر تا صد کار در داخل کشور انجام شود. امیدوارم که مسئولین بی طرفانه و جامع تر به این موضوع نگاه کنند. چه بسا وقتی من را از میدان بیرون بردند یکی دو ماه بعد با این عنوان که کارخانه خودرو الکتریک راه اندازی شده روبان افتتاحییه را ببرند! اما همشهریان عزیز و هموطنان نازنین باید بدانند و یادشان باشد که این کارخانه با مجوز و پروانه بهره برداری، 15 سال پیش توسط آرین در رشت افتتاح شده بود.
رزومه:
- جمشید آرین اصل متولد سال ۱۳۳۹ ایده پرداز، محقق، مخترع و بنیان گذار سیستم های حمل و نقل هوشمند ایران و جهان
(خودرو های هوشمند الکتریک، خودروهای هوشمند هایبریدالکتریک و ایستگاه های شارژ هوشمند )
مشاغل:
- مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت آرین سونیک ایران از سال ۱۳۵۹ الی ۱۳۸۰
- مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت آرمین خودرو ایران از سال ۱۳۷۷ تا کنون
مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت آرین موتورز از سال ۱۹۹۷ الی ۲۰۰۴ میلادی ARIAN- MOTORS SDN
مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت ای اوی آریانا استرالیا از سال ۲۰۰۴ ال ۲۰۰۷ IEV- ARYANA AUSTRALIA
مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت ای اوی آریانا بلژیک از سال ۲۰۰۷ الی ۲۰۱۵ IEV- ARYANA NV BELGIUM
مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت ای ای وی وان آلمان سال ۲۰۱۳ تاکنون IEV1 GmbH- GERMANY
- 35 سال سابقه تحقیقات علمی و تولید در زمینه های هواپیما، خودرو و قطعات خودرو با عضویت در وزارت صنایع ایران بیش از ۴۰ سال سابقه تحقیقات علمی ، اختراعات در کشور های ایران ، مالزی ، آمریکا، بلژیک، استرالیا، هلند و آلمان
- ثبت اختراعات در کشورهای ایران، استرالیا، سویسس و آلمان
- سخنرانی های رسمی در کنفرانس های معتبر بین المللی در استرالیا، آمریکا، بلژیک، موناکو، آلمان، سوئیس در زمینه انرژی های پاک، سیستم های حمل و نقل پاک و ایستگاه های شارژ هوشمند
- شرکت در نمایشگاه های بین المللی کالیفرنیا آمریکا، موناکو اروپا، بلژیک اروپا، آلمان اروپا و ژنو در کشور سوئیس
- رکوردها و پروژه های موفق و محصولات در ایران، استرالیا و اروپا پیوست کتاب ایده های آرین
- کتاب ایده های آرین انگلیسی و فارسی، مجلات علمی، روزنامه ها، وسایل ارتباط جمعی رادیو و تلویزیون در ایران و چهار قاره جهان، بولتن انتشارات کنفرانس های معتبر بین المللی و نمایشگاه های بین المللی