رشت شهر تجار و بیزینسمن ها
1 مهر 00 - 00:07 | 960 بازدید
گیلان فردا- تاریخ رشت و گیلان همواره نقطه ی عطفی در دوران معاصر ایران شمرده می شود و رشت شهر خلاق خوراک شناسی و دروازه ی اروپا، روزگاری شهر اولین ها بوده است.
وقتی از «روبرت واهانیان» استاد معمار و شهرساز در مورد تاریخ ساختاری رشت و اینکه از کی و از چه نقطه ای شروع شد و هویت این شهر چه بوده است، سوالاتی می پرسم با علاقمندی و دقت وافر به سوالاتم جواب می دهد. وی با تاکید براینکه من رشتی هستم هرچند رشتی الاصل نیستم، با نگاهی گذرا تصویری از رشت سده های پیش را برایم ترسیم می کند که بسیار جالب و شنیدنی است و مرا بیاد خاطراتی که در بچگی از بزرگترها می شنیدم می اندازد.
آنچه در ادامه می خوانید ماحصل یک گپ و گفت خودمانی با این استاد پیشکسوت و هنرمند است.
رشت دروازه اروپا
روبرت واهانیان در گفت و گو با مرور با بیان اینکه شهرها هویت های مختلف دارند، می گوید: شهرهایی منشا بندرگاهی دارند و طی زمان این فعالیت ها گسترش پیدا کرده و شهر بوجود آمده مثل بندرانزلی، بوشهر، بندرعباس، ونیز. یعنی اینها در آغاز، یک شهر باراندازی بودند. یا شهرهایی هویت مذهبی و زیارتی دارند که کم کم جمعیت جذب آنجا شد و شهر گسترش پیدا کرد. مثل مشهد، قم یا آستانه اشرفیه که جاذب توریست و زایر هستند.
این استاد معمار در مورد رشت با بیان اینکه اگر جستجو کنیم که این شهر چرا و چگونه شکل گرفته و در چه دوره هایی چه هویت هایی داشته است و بر پایه چه تحولات اقتصادی و تاریخی قرار گرفته باید به گذشته برگردیم، ادامه می دهد: با این تفاوت که شهر رشت مثل تبریز و بوشهر علاوه بر هویت مکانی و ملی اهمیت سر پل در ارتباط با خارج از کشور را هم داشته است. یعنی سر پل ارتباطات اقتصادی و فرهنگی، رشت و محور رشت-انزلی و تبریز بوده اند.
چون اینها زمانی ترمینال تجارت خارجی کشور بودند و ورود فرهنگ های خارجی نیز در این شهرها بیشتر صورت گرفته، مبادلات اقتصادی هم مبادلات فرهنگی به همراه داشته است. در این بین شهر رشت و انزلی در ارتباط با اروپا واقع شد. یعنی از موقعی که عثمانی راه ترکیه را بر روی ایران بست، کوتاهترین راه ارتباطی کشور ما که از طریق تبریز به اروپا بود، بسته و ارتباط با اروپا از طریق رشت-انزلی-روسیه انجام می شود. در واقع رشت دقیقا یکی از مبادی ورودی فرهنگ اروپا از طریق روسیه به رشت می شود و این روی هویت فرهنگی شهر تاثیر می گذارد. بعد از فتح رشت توسط روس ها در سال ۱۷۲۲ تا ۱۷۳۴ که نادرشاه قدرت را بدست گرفت، تمام دشمنان ایران را بیرون ریخت و در همان زمان عهدنامه ای بین ایران و عثمانی منعقد شد و آنها نیروهایشان را بردند و عهدنامه ای نیز در رشت منعقد شد.
رشت شهر تجار و بیزینسمن ها
وی با بیان اینکه در سال ۱۷۳۴ میلادی ۱۰ سال پهنه رشت در اختیار روس ها بود، می گوید: یعنی در زمان پترکبیر مصادف با شاه طهماسب دوم که افغان ها آمده بودند و اصفهان را گرفته بودند، باعث شد طهماسب قلی خان به گیلان و رشت بیاید و با نادرقلی خان همنشین شود که منجر به اوج گرفتن نادرشاه شد. ظرف این مدت ۱۰ سال قسمتی از فرهنگ روس ها وارد اینجا شد. مانند فرهنگ ساخت و ساز، فرهنگ خورد و خوراک که دچار تحول گردید. مثلا غذا خوردن با قاشق و چنگال، استفاده از میز و صندلی، تغییراتی در نوع معماری، موزیک، استفاده از دریا و … بخاطر همین ارتباط رشت با اروپا شکل گرفت. تعدادی از ارامنه و یونانی ها و گرجی ها هم در رشت و انزلی مستقر شدند، چون اینها رابط بودند بین فرهنگ غرب و شرق. از زمانی که شاه عباس ارامنه را از سرزمین های خودشان اصفهان، همدان و بختیاری کوچ داد، اینها به گیلان و مازندران آمدند و شروع کردند به فعالیت در صنعت ابریشم و تجارت خارجی که در آن زمان بیشتر صادرات ابریشم توسعه پیدا کرد. در راس اینها تجار ارمنی و تعدادی گرجی حضور داشتند. در نتیجه این قسمت رشت و انزلی یک مقدار فرهنگ گیلانی-اروپایی پیدا کرد. حتی شهر رشت قدم به قدم شد «شهر تجار و بیزینسمن ها» و بازار رشت که در زمان شاه عباس احداث شده بود، بیزینس سنتر شد.
بازار رشت، بارانداز کالا
واهانیان در مورد اینکه آیا رشت ترمینال صادرات و واردات ایران، در زمان صفویه شد؟ پاسخ می دهد: بله، البته در بازار رشت ارزاق نبود بلکه کاروانسرا و تجارتخانه بود. از ورودی اصلی، کاروان ها کالاهای صادراتی را می آوردند و مانند بارانداز در وسط بازار می گذاشتند و در طبقات هم کف و در حجره ها کارگرها و تحویل گیرندگان بار حضور داشتند و طبقات بالا نیز تاجرباشی ها بودند. آن موقع ارزاق مورد نیاز روزمره مردم در راسته بازارهای محله ها ارایه می شد. مثل پیرسرا، چله خانه (شیطان بازار) بنابراین ارزاق عمومی در بازار مرکزی نبود و بازار بزرگ مجتمع عظیمی از کاروانسرا بود که نقش بارانداز را ایفا می کرد.
رشت خان خانی
وی می افزاید: ولی رشت قبل از آن هم بوده است و از پاسکیاب شروع می شد. البته صدها هزار سال پیش اینجا یک جنگل انبوه، بارانی، بکر و غیرقابل نفوذ و غیرقابل سکونت و مثل جنگل های آمازون پر از حیوانات و درخت بود. به همین خاطر اولین نقطه سکونت دایم در گیلان در گسکر تشکیل شد، بعد از آنجا فومن مرکز شد و سپس رشت پاسکیاب شکل گرفت. تاریخ رشت حدود ۷۰۰-۶۰۰ سال است. در پاسکیاب نقطه زیبایی است به نام پارک مفاخر و کنارش باغ سالار مشکات که هنوز هم بخشی از آن جنگلی و بکر باقی مانده است وجود دارد. اولین کسانی که در این منطقه که الان به نام رشت می شناسیم ساکن شدند شکارچیان و صیادان بودند. از آن جنگل های خیلی قدیمی نیز هنوز هست(از آستانه به طرف کیاشهر سه چهارکیلومتر که برویم به سمت راست از همین جنگل بکر باقی مانده است-بیه پس هزارسال پیش) بنابراین افراد شکارچی و صیاد احتمالا بالای درختان برای خود پناهگاهی می ساختند و خیلی به عمق جنگل نمی رفتند. گیلان حتی ببر، پلنگ و یوز پلنگ داشت(قبل از صفویه). همانجایی که الان چشمه چمارسرا است تا سال ۱۳۳۶ آب آشامیدنی شهر رشت از آن چشمه تامین می شد و هنوز هم خیلی ها از آن آب استفاده می کنند. بنابراین آنهایی که اولین بار آنجا ساکن شدند، آن منطقه برایشان مثل یک بهشت کوچک بود، چون استخر عینک با میلیون ها ماهی را در اختیار داشتند و با سنگ انداز هم پرندگان را شکار می کردند. اما یکی دو بار سیل آمد و آن خانه ها را برد. مردم هم کم کم کوچ کردند و آمدند به طرف جایی که الان بقعه دانای علی قرار دارد. البته وقتی آن طرف بودند یک سری حکام خان خانی بوجود آمد. یعنی از دوره قبل از صفویه به نام «رشت خان خانی» یاد می شود.
رشت در زمان صفویه
واهانیان اضافه می کند: در واقع اولین مکان رشت به دست یک سری خان ها که به جان هم می افتادند، شکل گرفت و اتفاقا ریشه اینها را صفویه از بین برد. یعنی وقتی شاه عباس آمد اول خان احمد خان گیلانی را از لاهیجان پاکسازی و کاخ او را در لاهیجان تخریب و آنجا میدان چوگان بازی درست کرد و از همان موقع برای اولین بار گیلان وصل شد به سرزمین ایران. تا آن موقع اصلا گیلان جزو ایران نبوده است. یعنی از زمان صفویه و با روی کار آمدن شاه عباس که خان های اینجا را ریشه کن کرد، گیلان جزو ایران شد و شاه عباس به جای فومن، رشت را به عنوان مرکز انتخاب و بازار را احداث کرد، چون برای تجارت خارجی و صدور ابریشم به بازار نیاز داشت. از آن زمان رشت اهمیت پیدا کرد. در دوره بعد از صفویه تاثیر روس ها شروع می شود و روس ها خیلی مایل بودند سواحل جنوبی دریای خزر را به روسیه ضمیمه کنند.
از زمان کمونیستی شدن روسیه، که آن زمان مرزها بسته و راه ایران به اروپا از طریق رشت-انزلی قطع شد، هویت بازرگانی و تجارت بین المللی رشت از بین رفت. پس از آن رشت تلاش کرد برای خودش هویت جدیدی را تعریف کند اما تا دهه ۴۰ بلاتکلیف ماند.
البته حمله پترکبیر و اینکه رشت را گرفتند باعث شد رشت ۱۰ سال دست آنها باشد. روس ها در این مدت یک کار جالبی انجام دادند و آن این بود که تمام درختان اطراف رشت را بریدند، چون رشت در دل جنگل قایم شده بود. آنها برای اینکه بتوانند از شهر محافظت کنند و از حملات رشتی ها در امان باشند، درختان اطراف شهر را با اره های بلند بریدند و رشتی ها شروع کردند به برنجکاری در حاشیه شهر و تداوم این برنجکاری باعث شد که جنگل دوباره برنجکاری شود. این کار علاوه بر تامین غذای مردم از جنگلی شدن دوباره اراضی جلوگیری می کرد. چون اگر اینجا یکی دو سال یک زمین را به حال خودش رها کنند جنگلی می شود و درخت می روید و این منظره در مغازه ها یا خانه هایی که مخروبه شده اند دیده می شود. بنابراین برنجکاری باعث گسترش، ابقا و ادامه حیات شهر رشت شد.
شهر اشرافی رشت
وی با تاکید بر اینکه رشت یک شهر اشرافی بوده، می گوید: در همان زمان تجارت خارجی رشت توسعه پیدا کرد و اغلب رشتی ها میلیونر شدند و شهر رشت در دوره قاجار یک شهر اشرافی شد. به طوری که عوارض گمرکی و درآمد حاصل از تجارت بازار رشت، ۴۰ درصد بودجه کشور ایران را در زمان قاجار تامین می کرد و رشتی ها همه آدم حسابی و تاجربودند. رشت شهر کنسولگری ها بود، کنسول روس و انگلیس و رفت و آمد با کالسکه چهره دیگری به رشت می داد.
احداث کارخانه های عظیم در رشت
وی می گوید: با روی کار آمدن پهلوی اول و سپس حضور خانم دیبا و لابی گری هایی که با بسیاری از سناتورهای رشتی شد کم کم دهها کارخانه عظیم در رشت احداث شد از جمله صنایع بزرگ پوشش، توشیبا، شبکه آبرسانی سد منجیل و نظایر آن. از سوی دیگر روی مسایل فرهنگی کار شد که یکی از بزرگترین آنها یعنی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل گرفت که هنوز هم از موثرترین موسسه فرهنگی کشور است.
گلسار در رشت
به گفته ی این استاد معمار پیشکسوت، در واقع از زمان پهلوی دوم(دهه آخر) در رشت اتفاقات خوبی رخ داد. واهانیان می گوید: به عنوان مثال در دهه پنجاه برای اولین بار با همکاری یک بانک سرمایه گذاری توسعه و عمران به نام شهرک گلسار، توسط مهندس اسدالله رشیدیان شهرک گلسار ساخته شد(۱۸ تیر ۱۳۵۱) و الان گلسار تقریبا شده نصف رشت و سرمایه گذاری زیادی آنجا انجام می شود.
وی با اشاره به تاریخچه شکل گیری گلسار، می افزاید: مهندس مشاور«علی آبادی» که شاهین شهر اصفهان را طراحی کرده بود، این طراحی را هم بعهده داشت و بنیاد پهلوی ۲۰ درصد در این سرمایگذاری با آقای رشیدیان شریک بود، البته گاه مردم به اشتباه می گویند گلسار مال بنیاد پهلوی بوده است در حالی که اینطور نبود.
فراری دادن بخش خصوصی
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی امروز ما در کشور، گیلان و رشت نبود بخش خصوصی پرانگیزه است، اضافه می کند: در بخش خصوصی رقابت وجود دارد. نتیجه این رقابت بهبود کیفیت کالاهای تولیدی و خدمات ارایه شده خواهد بود. اما وقتی بخش خصوصی را گاهی فراری می دهند، معلوم است که کارها به مشکل بر می خورد. چون بخش خصوصی اشتغال ایجاد می کند. هیچ دولتی بیزینسمن خوبی نیست و رقابتی هم در بخش دولتی نیست. هیچ یک از مشکلات امروز کشور ما بدون باز کردن میدان فعالیت ایمن برای بخش خصوصی بهبود نخواهد یافت و متاسفانه وضع ما روز به روز بدتر از این خواهد شد تا زمانی که دولت درک بکند که این ره که تو می روی به ترکستان است. در دهه ۴۰ بخاطر رونق اقتصادی که کارخانه های متعدد در رشت و گیلان ایجاد کرده بودند حتی کارگر کم داشتیم و احتیاج به کارگر آنچنان بود که کارگر از جای دیگر می آمد. بنابراین از بین بردن یا تضعیف بخش خصوصی مثل این است که روی شاخه بنشینید و همان شاخه را ببرید.
ظرفیت عظیم رشت
واهانیان ادامه می دهد: شهروند کسی است که خودش را در سرنوشت شهر محل سکونتش سهیم و مسئول دانسته و بداند این شهر باید از ثمره همکاری شهروندان پیشرفت کند. بنابراین نبود بخش خصوصی باعث بروز مشکل در سراسر کشور شده است. در رشت نیز کم کم صنایع ما از بین رفت و باعث فراوانی بیکاری شد. مثلا قبلا سرزمینی به نام دامپروری سفیدرود بود که هم داخل استان و هم خارج از استان را پوشش می داد. البته گیلان و رشت هنوز هم قابلیت تبدیل شدن به قطب عظیم صنایع غذایی را دارد. بحث شهر خلاق خوراک که اخیرا مطرح شده حتی در همین حد کم هم خیلی خوب است و امیدواریم توسعه پیدا کند. در رشت الان رستوران های زیادی وجود دارد که ایجاد اشتغال می کنند و چه عجب که برای شهر خلاق مشکل ایجاد نکردند! چون ما توان بسیار عظیمی در همه رشته ها در گیلان داریم.
این استاد معمار می افزاید: در سطح تولید انبوه مثل توسعه کشاورزی زیتون یا پرورش انواع ماهی، مرغداری، همچنین زراعت چوب که اخیرا انجام می شود و یا صنعت کلوچه و نظایرآن ظرفیت های بسیار زیادی در رشت و گیلان وجود دارد. و اینها یعنی اشتغالزایی توسط بخش خصوصی و کارآفرینی که واژه بسیار زیبایی است و امیدواریم اتفاق بیفتد. چرا با این همه ظرفیت باید بیکاری زیاد باشد که وقتی مقامات به استان و شهرها می آیند خیل عظیم متقاضیان کار حضور داشته باشند. اقتصاد دولتی نمی تواند موفق باشد و لازم است به این همه ظرفیت توجه شود و با ترغیب سرمایه گذاران رقابت و کیفیت را افزایش داد. من رشتی هستم اگر چه رشتی الاصل نیستم ولی تاکید می کنم توان شهر رشت بسیار عظیم است و اگر جلوی بخش خصوصی را باز بگذارند و مانع نشوند می توانیم شاهد تحولات بسیار خوبی در رشت و استان باشیم.
***
روبرت واهانیان در یک خانوادۀ تقریباً مرفه و نامدار ارمنی در ۱۳۱۶ش در تبریز به دنیا آمد. مادر او تبریزی و پدرش از ارامنه مهاباد بود. پدر او در یک تجارت خانۀ آلمانی در تبریز کار می کرد و مادرش در دبستان اسدی تبریز به تدریس دوره ابتدایی مشغول بود. وی استاد معمار و شهرساز شاید از معدود منابع مستند و معتبر معماری و نقشه های رشت در عصر قاجار و پهلوی هاست که طی سه دهه اخیر، با تهیه و انتشار نقشه های شهر رشت و مرمت دو بنای تاریخی شهر ـ ساختمان قدیمی شهرداری رشت در دهه ۶۰ و منزل مسکونی آقا رضا رفیع ـ اولین شهردار رشت ـ در دهه ۷۰، حالا به یکی از گنجینه های مستند تاریخی این شهر تبدیل شده است.
اولین نقشه رشت:
یکی از ارزشمندترین اسناد فرهنگی تاریخی و علمی شهر رشت نقشۀ این شهر است که در سال 1249 هجری شمسی به دست ذوالفقارخان مهندس، سرهنگ توپخانه، در زمان حکمرانی میرزا عبدالوهاب خان آصف الدوله در گیلان ، به دستور ناصرالدین شاه تهیه شده است
نقشهٔ شهر رشت در سال ۱۲۸۷ هجری قمری معادل 1249 هجری شمسی، به دستور ناصرالدینشاه قاجار به دست ذوالفقار مهندس یا همان ذوالفقار کرمانی ترسیم شده است. وی در بالای نقشه در مورد فرمان ناصرالدینشاه چنین نوشته است: «نقشهٔ معمورهٔ دارالمرز شهر رشت برحسب امر اقدس سرکار اعلیحضرت قویشوکت همایون شاهنشاه اسلامپناه ناصرالدینشاه قاجار روحی و روحالعالمین فداه به دست کمترین خانهزاد دولت جاویدمدت سمت اتمام پذیرفت.
ذوالفقارخان نقشه را آنطور که در پایین آن نوشته در طول نه ماه و هشت روز به پایان برده است: «طول زمان کشیدن نقشه از روزی که شروع در عمل نمود تا روزی که به اتمام رسانید، سوای ایام تعطیل، نه ماه و هشت روز بود».
هر میلیمتر روی نقشهٔ مذکور برابر سه ذرع است. ذوالفقارخان مهندس در پایین نقشه در کنار مقیاس خطی آن چنین مینویسد: «این مقیاس از روی متر برداشته شده و هر میلیمتر سه ذرع است. پس نسبت این مقیاس به ذرع مثل نسبت یک به سه هزار و یکصد و بیست است»
روبرت واهانیان، معمار و گیلان شناس ، این سند را در مرکز اسنادِ موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران می یابد که نخستین نقشۀ رشت در دورۀ ناصری بود و بعد از مطالعه و بررسی جزئیات این نقشه می گوید: ذوالفقارخان، با کمک گرفتن از فرزندان اعیان و اشراف، 140 سال پیش در رشت، با دستگاه تئودولیت و با وسواس ویژه، رشت را نقشه برداری کرد و یافته های خود را با وسواس تمام، در مدت نه ماه و چند روز، با ذکر کلیۀ جزئیات در نقشه آورده بود. امروزه شاید باورپذیر نباشد که نقشه های هوایی ، با تمام ابزارهای علمی، نمیتوانند آن کنند که ذوالفقارخان مهندس با نقشه برداری میدانی از شهر رشت تهیه کرده است»
منبع:پایگاه خبری تحلیلی مرور
شهلا ابراهیم زاده اصلی