از تاکسی های پرنده ایلان ماسک در رشت تا تعمیر «گردن گیر» خراب مسئولین
25 اردیبهشت 01 - 00:02 | 738 بازدید
گیلان فردا- ما شهروندان رشت نه ایدههای ایلان ماسک و تاکسیهای پرنده و شهر هوشمند و چه و چه را میخواهیم، نه مترو و تراموا و اتوبان جدید و غیره ذلک که میدانیم باید در وعدههای انتخاباتی دورههای بعد جستوجویش کنیم؛ تا هوا گرمتر نشده و هنوز مرغ 31 هزارتومانی که چند روز پیش در صفهای طولانی خریداری کردهایم تمام نشده است، نرخهای رسمی را اعلام کنید تا جای بحث بر سر کرایه، در تاکسی در خصوص جنگ اوکراین و آب شدن یخهای قطب جنوب صحبت کنیم و بهسلامت به مقصد برسیم.
به گزارش ندای گیلان،رشت شاید تنها کلانشهر شهر کشور است که از حمل نقل عمومی ارزان و گسترده مانند مترو و بیآرتی برخوردار نبوده و حتی اتوبوس مناسب و کافی برای تردد شهروندان ندارد. سالهاست در هر دوره از شورا و در زمان تصدی مدیریت هر شهردار بحث توسعه حملونقل عمومی در رشت مطرح شده و طرحهای شعاری و خیالی ناگهان پیدا و گم میشود. سهم کلانشهر رشت از اعتبارات توسعه حملونقل عمومی کشور برای شهرهای بزرگ هرآنچه باشد به مترو و منو ریل و تراموا ختم نمیشود. برای هر یک بهانهای مطرح شده و فعلاً پشتگوش انداخته میشود تا زمانی که دوباره بحثش داغ شود، چند طرح کپی شده از کشورهای تراز اول جهان برای اجرا در رشت رو شده و تیتر رسانهها گشته و سپس به فراموشی سپرده شود.
در ایام انتخابات شورای شهر رشت مصاحبه و مقالات نامزدها در خصوص برنامههایی که در صورت ورود به پارلمان شهری قصد اجرای آن را داشتند، آرمان شهری را متصور میساخت، آنقدر پیشرفته و هوشمند که اگر پرواز خودروهای برقی (که ایلان ماسک در خواب خود ندیده است) را بر فراز آسمان رشت میدیدیم، نباید تعجب میکردیم! برنامهها حول محور ایدهها بود و گویی کاندیداها قصد ورود به جشنواره خوارزمی یا کنگره های علمی مشابه آن را داشتند. چند ماه پس از آن رقابت علمی و در کف خیابانهای پر چاله رشت، دنبال اتوبوس مدل زمان اجداد خدابیامرزمان برای تردد ارزان و آسان در سطح شهر هستیم.
کلانشهر نشدیم، لقب شهر بزرگ را که یدک میکشیم، حق بیش از یک میلیون جمعیت که روزانه در این شهر تردد میکنند داشتن حملونقل ارزان و سریع نیست؟ سر صدقه ویروس منحوس کرونا و تعطیلی مدارس، دو سالی بود صبحها خبری از ترافیک نبود و در چهارراههایی که پشت چراغ سبز و قرمزش گذر عمرمان را به شماره میرفتیم، تردد روان و قابلتحمل بود.
مدارس که باز شد، چهره شهر هم عوض شد، ترافیک صبحگاهی به ترافیک عصرها اضافه شد و با گرمشدن هوا دستبهیکی کردند تا روی اعصاب رشتوندان رژه بروند! کلانشهر نشدیم ولی از کلانشهر بودن اگر مترو، بیآرتی، تراموا، اتوبوس و حتی اتوبانش را نداریم، ترافیکش را فعلاً توانستهایم دستوپا کنیم.
دوران مطالبهگری و انتقاد و پیشنهاد نیز به سر آمده است، تا انتقادی را مطرح کنید قهر میکنند و مدیران و مسئولین قبلی را مسبب ترک فعلهای انجام شده میدانند. شاکی میشوند که تازه آمدهایم و یقه قبلیها را بگیرید. پایان دوره مسئولیتشان که شد میگویند، خواستیم، نگذاشتند!
عزیزی حرف قابل تأملی میزد، میگفت کسانی که مسئولیتی را قبول میکنند و برای فرار مسئولیت از مدیران گذشته مینالند دو حالت بیشتر ندارند؛ یا از شرایط و مشکلات آگاه بودند که در این صورت نباید وعده میدادند و پا پیش میگذاشتند و یا از وضع موجود و سختیها آگاه نبودند و مسئولیتی را پذیرفتند که در این صورت هم اشتباه کردند مسئولیت امری که به آن اشراف ندارند را قبول کردند!
کار دنیا برعکس شده، ما شدهایم سنگ صبور مسئولین و درد و دلها و گله و شکایتهای خود را پیش ما میآورند و مدام از وضع موجود ابراز نارضایتی میکنند؛ «گردنگیر» مسئولین خراب است و تعمیرش از عهده ملت و اهالی رسانه خارج!
برای کاهش ترافیک باید بهجای تکسرنشینی از حملونقل عمومی استفاده کرد، اما در نبود مترو، بیآرتی، اتوبوس و… تنها گزینه موجود تاکسی است، تاکسیهایی عموماً قدیمی و مستهلک که بر حسب تجربه، چالهچولههای خیابان را خوب بشناسند و شما را هرچند بدون کولر ولی با پنجره پایین کشیده به مقصد برسانند.
اما این روزها نه حال رانندگان تاکسی خوب است نه مسافران؛ وضعیت آسفالت، ترافیک، هزینههای بالای زندگی و استهلاک خودروی باکیفیت داخلی و مسافرکشی خودروهای شخصی، رانندگان تاکسی را کلافه کرده و از آن سو مسافران از هزینههای بالای حملونقل در گیلان و رشت و نبودن ضابطه برای نرخها رنج میبرند.
نزدیک پایان سال بود که کرایه تاکسی در برخی از مسیرها افزایش پیدا کرد، پس از عید نیز مبلغ دیگری به آن افزوده شد و به نظر میرسید باتوجهبه دوبار افزایش نرخ، تا پایان سال نرخها ثبات بماند؛ اما اینگونه نشد و از فردای روزی که در خبرها آمد نان فانتزی گران میشود، برخی از رانندگان نرخها را برای بار سوم افزایش دادند.
عدم اعلام رسمی نرخ کرایه تاکسی در رشت موجب سردرگمی مردم و اختلاف لفظی مسافران با برخی از رانندگان شده است. بهعنوانمثال برای یک مسیر مانند توشیبا (مصلی) تا یخسازی (شهدای گمنام) سه نرخ کرایه وجود دارد! بر روی سایت سازمان حملونقل و دیگر سایتهای وابسته به شهرداری نمیتوان آخرین نرخ مصوب کرایه تاکسیهای شهر را پیدا کرد و تماسهای مکرر خبرنگار ما با مدیرعامل این سازمان نیز بینتیجه ماند و این مسئول عزیز حاضر به پاسخگویی و مصاحبه نشد.
گرمشدن هوا و اعصاب ضعیف شده مردم از گرانیها و مشکلات، ضلع سوم درگیری لفظی بهخاطر نرخ کرایه تاکسی و گیرکردن در ترافیک را برای ساخت مثلث شهروند پرخاشگر کم دارد و باید کوشید اگر نمیتوانیم مشکلی از مشکلات شهروندان را حل کنیم، حداقل ایجاد مشکل نکنیم.
ما شهروندان رشت نه ایدههای ایلان ماسک و تاکسیهای پرنده و شهر هوشمند و چه و چه را میخواهیم، نه مترو و تراموا و اتوبان جدید و غیره ذلک که میدانیم باید در وعدههای انتخاباتی دورههای بعد جستوجویش کنیم؛ تا هوا گرمتر نشده و هنوز مرغ ۳۱ هزارتومانی که چند روز پیش در صفهای طولانی خریداری کردهایم تمام نشده است، نرخهای رسمی را اعلام کنید تا جای بحث بر سر کرایه، در تاکسی در خصوص جنگ اوکراین و آب شدن یخهای قطب جنوب صحبت کنیم و بهسلامت به مقصد برسیم.
بشری