گیلان فردا، *ابراهیم کوهستانی-در سالهای اخیر، تصویب قوانین حمایتی مانند قانون جهش تولید دانشبنیان و دیگر مقررات پشتیبان، بستری نظری برای رشد اقتصاد دانش-محور فراهم کردهاند. این چارچوبها میتوانند زیرساخت حقوقی لازم برای گسترش شرکتهای فناور، استارتآپها و زنجیره نوآوری را تأمین کنند. با این حال، وضعیت واقعی اقتصاد دانش-بنیان و جایگاه آن در ساختار اقتصاد منطقهای _ به ویژه در استان گیلان _ نیاز به بازنگری و اقدامات راهبردی دارد.
به نظر می رسد این موضوع نباید به عنوان یک ضعف دیده شود، بلکه فرصتی برای اصلاح سیاستها و تقویت زیرساختهاست. تجربه جهانی نشان میدهد کشورهایی که سهم اقتصاد دانشبنیان خود را در GDP به بیش از ۱۰ درصد رساندهاند، تمرکز ویژهای بر تسهیل سرمایهگذاری خطرپذیر، حمایت از استارتاپهای مقیاسپذیر و توسعه فرهنگ نوآوری داشتهاند.
وضعیت کنونی گیلان؛ فرصتها و ظرفیتهای موجود
این دادهها نشان میدهند که گیلان ترکیبی از ظرفیت نیروی کار، منابع طبیعی، زیرساختهای صنعتی و کشاورزی دارد. مجموعهای که اگر با سیاستهای نوآورانه و زیرساخت مناسب فناورانه تقویت شود، میتواند به بستر مناسبی برای اقتصاد دانشبنیان بدل گردد.
آیا گیلان میتواند کانون اقتصاد دانش-بنیان شود؟
اگر بتوان:
آنگاه امکان دارد استان گیلان به یک قطب نوآوری منطقهای بدل شود_ نقطهای که در آن ترکیب منابع طبیعی، نیروی انسانی و نوآوری بتواند سهم واقعی اقتصاد دانشبنیان را _هم در سطح استان و هم در تولید ناخالص داخلی کشور _افزایش دهد.
چالشها و موانع در بستر گیلان
در عین حال، همان چالشهایی که در سطح ملی درباره اقتصاد دانش_بنیان مطرح است، در گیلان نیز نمود دارند، از جمله:
پیشنهاد سیاستی _منطقهای برای فعالان زیستبوم گیلان
برای اینکه اقتصاد دانش_بنیان در گیلان شکوفا شود، پیشنهاد میشود:
1- راهاندازی و تقویت مراکز نوآوری منطقهای
ایجاد مرکز نوآوری در رأس استان یا در شهرهای کلیدی (مثلاً مرکز استان یا بنادر) این مراکز میتوانند محور ترکیب دانشگاه، پژوهش، صنعت، و استارتآپ باشند.
2- تمرکز بر زنجیره ارزش صنایع محلی
به جای تولید خام کشاورزی یا صنعتی، بر تبدیل به محصولات دانشمحور یا با ارزش افزوده بالا تمرکز شود _ نمونه: صنایع غذایی فناورانه، فرآوری دریایی (شیلات + زیستفناوری)، صنایع چوب و سلولزی با فناوری نوین، صنایع دارویی گیاهی و طبیعی.
3- تشویق سرمایهگذاری دانش_بنیان و خطرپذیر محلی و منطقهای
هم از ذخایر مالی استانی و هم از منابع ملی، سرمایهگذاری در استارتآپها، پروژههای تحقیقاتی کاربردی، واحدهای فناور را تسهیل کنند.
4- هماهنگی نهادهای دولتی، دانشگاهی و بخش خصوصی بهصورت منطقهای
استفاده از برنامه استراتژیک استان (مثلاً طبق سند چشمانداز استانی) برای جهتدهی منابع و حمایت از نوآوری. استان گیلان بر اساس سند مدیریتی خود اعلام کرده است که میخواهد به «پیشگام هوشمندسازی فرآیندهای سرمایهگذاری و قطب جذب سرمایههای مولد در راستای تولید» تبدیل شود.
نتیجهگیری: گیلان در آستانه یک گذار
استان گیلان با دارا بودن منابع طبیعی، مزیتهای کشاورزی و صنعتی، جمعیت نیروی کار و زیرساخت نسبی، شرایط مساعدی برای تبدیل شدن به مرکز اقتصاد دانش_بنیان را دارد. اما عبور از ظرفیت بالقوه به ارزش واقعی، نیازمند همت همگانی _ دولت، دانشگاه، بخش خصوصی و فعالان زیستبوم _ و طراحی راهبردی منطقهای است.
ترکیب اقتصاد سنتی با نوآوری، بهرهگیری از منابع محلی، و ایجاد زنجیره ارزش افزوده میتواند گیلان را از وضعیت «استان متمرکز بر کشاورزی و صنعت سنتی» به «استان دانشمحور، نوآور و رقابتپذیر» بدل کند _مسیر جدی برای آنکه سهم اقتصاد دانش_ بنیان در تولید ناخالص داخلی استان و کشور، فراتر از آمارهای فعلی باشد.
(تصاویر از اینترنت)
(یادداشت ارسالی،*کارشناس اکوسیستم کارآفرینی و نوآوری)
