تولیدکننده ته چاهی است که هیچ کمکی از هیچ ناحیهای بهش نمیشود
11 خرداد 96 - 00:03 | 2606 بازدید
گیلان فردا- بر اساس آمارهای اعلام شده برای تولید یک تن کاغذ باید 17 اصله درخت قطع شود. از پیامدهای مهم قطع بی رویه درختان هم می توان به تغییرات اقلیمی، تغییر در الگوی بارندگی، تغییر درجه حرارت، فرسایش خاک، کاهش ظرفیت جذب خاک، تاثیر بر چرخه کربن و اکسیژن و وقوع سیلاب های خطرناک، خشکسالی، افزایش سرعت باد، مهاجرت و فقر و ... اشاره کرد.
کارشناسان می گویند جلوگیری از تخریب جنگل های طبیعی یا دست کاشت با تاسیس کارخانه های بازیافت کاغذ باطله از موارد مهمی است که در دراز مدت اثرات مثبت زیست محیطی فراوانی داشته و اکوسیستم منابع طبیعی را برای نسل های آینده حفظ می کند.
یکی ازکارکردهای مدیریت زباله جداسازی کاغذ و کارتن از مواد دیگر و فروش آن به صورت آخال به کارخانه های کاغذسازی است. نیاز به تفکیک از مبدا و ایجاد کارخانه های بازیافت کاغذ و آموزش در این زمینه از ضروری ترین نیازهای کشور است. همچنین استفاده از بازیافت کاغذ به جهت جمع آوری کاغذهای باطله در سطح شهر، بسته بندی و فروش و حمل آن ها به کارخانه کاغذسازی می تواند باعث اشتغال زایی غیرمستقیم شود. اما کارخانه های کاغذسازی هم مانند کارخانه های دیگر با مسایل مختلفی روبرو هستند. در این خصوص با مدیر یکی از آن کارخانه های کاغذ سازی گیلان گفت و گو کردیم. آقای مهندس آخوندزاده مدیرعامل شرکت صنایع شیمیایی گیلان بسپار که کاغذ تولیدی خود را با نام تجاری " کاغذ ستاره گیلان " به بازار عرضه می کنند پاسخگوی سوالات «مجله گیلان فردا» بودند که به نظرتان می رسد:
آقای مهندس لطفا کمی در مورد شروع فعالیت این کارخانه بگویید.
کارخانه ما در زمینه تولید انواع کاغذهای بستهبندی از قبیل کاغذ شبه کرافت، لاینر و فلوت فعال است که همه را بهصورت دولایه تولید میکنیم. از سال 1389 در نیمه شعبان متقارن با میلاد حضرت مهدی کارخانه را افتتاح کردیم و طی این مدت به لطف خدا در سه شیفت بهصورت شبانهروزی مشغول فعالیت هستیم. حدود یکصد نفر نیرو مستقیم در داخل کارخانه داریم و حدود 250 نفر نیرو غیرمستقیم با ما همکاری دارند. چون باید ضایعات را برای ما جمع کنند، چه در شهر رشت و چه در استان و حتی خارج از استان (از کرج، قزوین، آذربایجان) ضایعات را جمعآوری میکنند.
آیا در آن استانها چنین کارخانهای نیست؟
در بعضی از استانها هست ولی میزان ضایعات در آن استانها هم زیادتر و بیشتر از مصرف کارخانههای داخلی آن هاست. مثلا بخشی زیادی از ضایعات کاغذ در کرج هست ولی در استان البرز فکر نمیکنم کارخانه کاغذسازی داشته باشیم، حتی اگر هم باشد چون استان البرز یک استان صنعتی است، میتوانند مازاد بر نیاز خود را به ما یا به چوکا یا به کارخانههای دیگر بدهند.
آیا با همان ظرفیتی که افتتاح کردید مشغول بهکار هستید یا طی این سالها طرح توسعهای هم داشتهاید؟
ما در این چند سال در واقع آنطور که باید کار میکردیم به دلایل مختلف نتوانستیم کار کنیم. مثلا ما در سال 90 در مجموع 186 روز توقف منقطع تولید داشتیم. چون بعد از اینکه ما به تولید رسیدیم اتفاقاتی در بخش اقتصاد کشور رخ داد. یکی این که یارانهها حذف شد، در واقع قرار بود به کارخانجات 30 درصد هزینههایی را که افزایش پیدا کرد بدهند. به عنوان مثال پول برق ما در ابتدای فعالیتمان نسبت به الان یک ششم پول برق الان ما بوده است. به عبارت دیگر فقط ارزش افزودهای که الان داریم بابت پول برق میدهیم، به اندازه کل پول برق ما در آن سال بوده است. فرض بگیرید الان حدود 50 تا 55 میلیون برای ما پول برق میآید که حدود 8 تا 9 میلیون تومان آن فقط بابت ارزش افزوده است یعنی معادل پول برقی که در شروع فعالیتمان پرداخت میکردیم.
به همین خاطر نتوانستید طرح توسعهای داشته باشید؟
بله، البته علاوه بر حذف یارانه، بحث دیگر رکودی بود که در اقتصاد کشور ایجاد و باعث شد بسیاری از کارخانجات تعطیل شوند. که طبیعتا با تعطیلی برخی از این کارخانهها ما در بخش بستهبندی خیلی از مشتریانمان را از دست دادیم. چون بههر حال هر کارخانهای که تولید داشته باشد باید محصولاتش را بستهبندی بکند. خیلی از کارخانجات الان تولیدات خود را در بستهبندیهای سلولزی خلاصه کردهاند. این مسایل باعث شد که ما نتوانیم در زمینه افزایش تولید، طرح توسعه داشته باشیم.
تولید روزانه شما چهقدر است؟
ما روزانه باید 75 تن تولید داشته باشیم که متاسفانه تا امروز نتوانستیم به این میزان برسیم. و الان با حدود 30 تا 40 درصد این میزان کار میکنیم. چون متاسفانه به دلیل رکود و واردات بی رویه هم مشکلات نقدینگی داریم و هم بازار عرضه کاغذ محدود شده است.
به نظر میرسد که کاغذ، بازار دایم داشته باشد چون برای مصارف مختلف کاربرد دارد.
خب این که مشتری با چه قیمتی بخواهد کاغذ بخرد مهم است. هزینهها در بخش کارگری افزایش پیدا کرده، ما همین الان ناچار شدیم حدود 8 تا 10 درصد قیمتمان را کاهش دهیم تا بازار را داشته باشیم. یعنی میشود فروش یا هر کاری را باری به هر جهت انجام داد اما واقعیت این است که کارخانه به سرمایه و سرمایهگذاری، حفظ و آموزش نیروهای انسانی، بازسازی ماشینآلات، به روز کردن تجهیزات و خط تولید و جایگزین کردن بسیاری از قطعات با قطعات نو نیاز دارد.
چند خط تولید دارید؟
کارخانه کاغذسازی یک خط تولید پیوسته دارد. مگر این که در آینده کار را توسعه بدهیم. یعنی یا خط دیگری برای همین کاغذسازی اضافه کنیم و یا خط تولیدی برای ورقسازی که مکمل کار ما خواهد بود اضافه کنیم، تا دیگر خامفروشی نداشته باشیم و از صفر تا صد کار را خودمان انجام بدهیم و با مشتری نهایی روبهرو بشویم.
آیا برنامهای برای این کار دارید؟
ما از اول فعالیت کارخانه، برنامههایی در این زمینه داشتیم ولی بهخاطر اتفاقاتی که عرض کردم در زمینه حذف یارانه و رکود اقتصادی پیش آمد متاسفانه نتوانستیم به عنوان یک کارخانه نوپا، جایگاه خودمان را در عرصه اقتصاد تثبیت کنیم. البته در گیلان چند کارخانه دیگر نیز در زمینه تولید کاغذ دارند کار میکنند. اما در زمینه تولید کاغذ دوبلکس (دولایه) ما در کشور جزو پیش روها هستیم و الان نیز در گیلان به غیر از ما هیچ کارخانه دیگری کاغذ دولایه تولید نمیکند.
بهجز ضایعات کاغذ و کارتن و مقوا(آخال) که برایتان میآورند، بقیه مواد خام مصرفی را از کجا تهیه میکنید؟
بستگی به تولید ما دارد. اگر بخواهیم فلوت تولید بکنیم یا کاغذ کنگرهای که وسط کارتن میگذارند، برای استحکام بیشتر نیاز به نشاسته و افزودنیهای دیگر داریم و خوشبختانه الان این مواد در کشور تولید میشود و نیازی به واردات اینها نداریم.
دستگاههایی که در شروع راهاندازی کارخانه استفاده کردید وارداتی بوده؟
ما با کمک مشاور دستگاههای مربوطه را جمع و جور کردیم. چون اگر کارخانه را به اصطلاح «کلید تحویل» میخریدیم هزینه سرمایه گذاری خیلی زیادمی شد. البته در کارخانه کاغذسازی بهجز ماشینآلات، بحث سازه هم خیلی مهم است و بخش زیادی از هزینه سرمایهگذاری به جز دستگاه، بخش سازه است. خوشبختانه این کار توسط مشاور داخلی (شرکت سرمد) انجام شد. و ما قسمتهای مختلف دستگاههای مورد نیازمان را از هند، چین، تایوان، ژاپن، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی تهیه کردیم و این جمعبندی شد و قسمتهای دیگر کارخانه مثل شاسی و غیره را براساس نقشهای که مشاور داده بود در داخل کشور ساختیم و هزینهها کاهش پیدا کرد، ولی سیلندرها و خشککنهایمان مال چین و هند است.
صادرات هم داشتید؟
ما صادرات خارجی به ارمنستان داشتیم. منتهی چون در سال 91 به مشکلات تحریم برخوردیم طرف مقابل ما خیلی راغب نبود کار را ادامه بدهد. بعد از آن با توجه به اینکه در داخل کشور مشتریانی داریم که از تولیدات ما استفاده میکنند و فعلا در حال رفع نیاز داخلی در زمینه کاغذ هستیم.
در واقع میزان تولیدات شما در داخل فروش میرود؟
بله، ولی توجهی همهی ما باید به صادرات باشند. هرچند اول باید بازار داخل را تامین بکنیم. و باید افزایش بهرهوری و افزایش تولید را مدنظر قرار بدهیم تا به ظرفیت اسمی خودمان برسیم و بتوانیم بعد از تامین بازار داخل، صادارت هم داشته باشیم.
وضعیت تولید کاغذ را در استان گیلان چطور ارزیابی می کنید؟
خوشبختانه بهجز چوکا، چند کارخانه کاغذسازی دیگر هم در گیلان مشغول به فعالیت هستند و ما در زمینه تولید کاغذ طی چند سال گذشته در استان و کشور رشد خوبی داشتیم و اگر دولت حمایت بکند و جلوی واردات بیرویه را بگیرد کارها بهتر پیش خواهد رفت. قرار بر این بود که تعرفه کاغذ بستهبندی افزایش پیدا بکند. اگر این کار انجام بشود و کاغذهای مشابه ما وارد نشود، می توان امیدوار بود که در این بخش شاهد پیشرفت بیشتری باشیم. چون از تعرفه کمی که الان برای واردات کاغذ وجود دارد یک عده سودجو استفاده میکنند و یا خارجیها دامپینگ میکنند و امتیازهای ویژهای به واردکنندگان کاغذ میدهند در حالی که ما تولیدکنندگان داخلی کاغذ در مقایسه، با آنها نمیتوانیم رقابت کنیم.
مثلا میآیند اینجا و پیشنهاد خرید کاغذ را برای 5 تا 6 ماه میدهند و پولش را هم 5 تا 6 ماه بعد میدهند. در حالیکه ما در واقع چنین قدرتی نداریم که استطاعت مالی داشته باشیم و چند ماه تولید کنیم، هزینهها را پرداخت کنیم، مواد خریداری کنیم، پول انرژی را بدهیم بعد تازه پس از چند ماه و مدتدار کاغذمان را بفروشیم.
الان تولیداتتان را بیشتر به کدام استانها میدهید؟
الان محصولمان را بیشتر به قزوین و کرج میدهیم. داخل استان خودمان هم مشتریان خوبی داریم.
برآوردی شده که در داخل استان چهقدر به کاغذ نیاز داریم؟
خوشبختانه در داخل استان میزان کاغذی که دارد تولید میشود از میزان مصرفش بیشتر است. الان اکثر کارخانجات کاغذسازی داخل استان، تولیدشان را دارند به خارج از استان میدهند. در واقع در زمینه تامین کاغذ هم میتوانیم نیاز داخل استان را تامین بکنیم و هم به استانهای دیگر کاغذ بدهیم و اگر شرایط بهتر شود میتوانیم صادرات هم داشته باشیم.
با توجه به افتتاح خط تولید خمیر کاغذ از زایدات کشاورزی(کاه و کلوش) که سال قبل در فومن انجام شد، آیا این موضوع نقشی هم در کار شما داشته است؟
ما یک کار مشارکتی در این مورد داشتیم، که البته ابتر ماند. یعنی از خمیر کاه در داخل کارخانه، کاغذ دولایه تولید کردیم که یک لایه زیری از خمیر ضایعات (آخال) بود و لایه رویی آن از خمیر کاه با کیفیت بسیار مطلوب. در واقع به صورت تحقیقاتی این کار را انجام دادیم.
چرا کار ابتر ماند؟
ما برای انجام این کار تحقیقاتی یک روز کلا خط تولیدمان را به این کار اختصاص دادیم. و کاغذ تولیدی هم به گواه کارشناسان بسیار با کیفیت بود. اگر آن کارخانه بتواند خمیر مورد نیاز ما را تامین کند خوب است. تولید خمیر کاغذ از پسماند کشاورزی(کاه و کلوش) خیلی با ارزش است. و با توجه به این که الان داخل کشور تعداد زیادی کارخانه کاغذسازی در مدار هستند و از طرف دیگر وقتی میگوییم جلوی واردات را بگیریم، خب وقتی واردات کم بشود خودبخود در نحوه کیفیت کاغذ تاثیرگذار خواهد بود. چون وقتی کاغذ را وارد میکنیم، کاغذهای کرافت است (که از خمیر اصلی چوب گرفته شده) اما اگر تعداد دفعاتی که از کاغذ باطله (آخال) استفاده می شود بالا برود، خودبخود کاغذ از کیفیت میافتد که ناچاریم این را یا میکس بکنیم با خمیر خوب یا از نشاسته و افزودنیهای دیگر استفاده بکنیم. که اگر از نشاسته و افزودنیها استفاده کنیم هزینه تولید میرود بالا، بنابراین با توجه به این که در داخل استان و کشور پتانسیل خوبی در زمینه تبدیل کاه (برنج و یا گندم) به خمیر کاغذ داریم فکر میکنم اگر بتوانیم کارخانجات خمیرسازی از زایدات برنج و گندم در واحدهای بیشتر و اندازه کوچکتر به صورت پراکنده در سطح استان (مخصوصا استانهای شمالی) راهاندازی کنیم خیلی مفید است. با توجه به این که طی سالهای اخیر در موقع درو، بیشتر کاه به صورت بستهبندی توسط کمباین باقی می ماند که حمل و نقل آن نیز آسانتر و کمهزینهتر است. و این کار چند فایده دارد. از جمله به محیط زیست آسیب نمیرسد، به ایجاد اشتغال کمک میکند، و از بابت فروش همان کاه به کارخانههای مربوطه پولی به دست کشاورز میرسد و دیگر این که با کارهای کیفی که میتوان روی آن خمیر انجام داد می توان جلوی واردات را گرفت و برای تولید کاغذ سفید (کاغذ تحریر-کاغذی که برای تولید روزنامه استفاده می شود) گام برداشت.
الان کاغذ سفید در استان تولید نمیشود؟
خیر، ما در داخل استان کاغذ سفید و کاغذ تحریر تولید نمیکنیم. چون باید خمیر سفید یا پوشال سفید داشته باشیم. الیاف سفید هم از نوعی درختان سوزنی برگ بدست میآید، اما خوشبختانه چون الیاف کاه برنج و گندم هم بلند است میتوانند در این بخش قابل استفاده باشند. و با استفاده از خمیر کاه و کلوش می توان در زمینه تهیه دستمال کاغذی، دستمال توالت و غیره که مصارف دیگری داشته و توجیه اقتصادی هم دارند اقدام کرد.
برای دانشبنیان شدن شرکت هم اقداماتی کردهاید؟
ما در این زمینه هنوز ورود نکردیم. البته این پتانسیل را داریم، چون دانش فنی و کارایی و توان ماشینآلات ما خوب است. ولی با توجه به مشکلاتی که الان برای تولید ایجاد شده ما به دلیل خیلی از مسایل به سمت طرحهای تحقیق و توسعه گام برنداشتیم. یعنی با توجه به مشکلات موجود فقط درگیر تامین مالی و ... هستیم.
ارتباط شما با بانکها چهطور است؟
با بانکها عملا ارتباطی نداریم. بخش تولید با مشکلات عدیده نقدینگی مواجه است. متاسفانه چند عامل بازدارنده برای تولید در دولت گذشته بهوجود آمد. در دولت فعلی در زمینه رفع موانع تولید اقدامات خیلی خوبی انجام شد. ولی هنوز مشکلات بسیاری از کارخانجات حل نشد. و مسایلی از جمله معوقات بانکی، چک برگشتی، دیون به دارایی همچنان لاینحل برای بسیاری از کارخانجات باقی مانده است. یعنی الآن عملا تولیدکننده دستش بسته است. به عنوان مثال تولیدکننده می خواهد کارت بازرگانی بگیرد میگویند شما باید بروید از دارایی و ادارات ذیربط مفاصه حساب بیاورید. آخر چطور میشود؟ مقام معظم رهبری به صراحت فرمودهاند تولید مشکل دارد. رییس جمهور محترم فرمودند تولید مشکل دارد. وزیر صنایع میفرمایند تولید مشکل دارد، استاندار محترم ما که خوشبختانه خودشان اشراف دارند میگویند تولید مشکل دارد. پس تولید بیمار است، مریض است، یعنی دستاندرکاری که در این زمینه چک برگشتی نداشته باشد،معوقات بانکی نداشته باشد شاید کم باشد، کسی که با اداره دارایی مشکل نداشته باشد شاید خیلی کم باشد. حال با این وضعیت تولیدکننده چهطور میتواند کارت بازرگانی بگیرد؟! یا مثلا میخواهید مسایل ثبت شرکت را قانونمند بکنید، دارایی یک نامه مینویسد برای اداره ثبت شرکت و میگوید چنین کاری را مثلا برای فلان شرکت انجام ندهید. یعنی الان تولیدکننده ته چاهی است که هیچ کمکی از هیچ ناحیهای بهش نمیشود. واقعا دولت باید به صراحت دستور بدهد که این موانع به صورت کلی برداشته شود. تا این موانع برطرف نشود، مشکل تولید حل نمیشود. فکر کنید حساب شرکت را میبندند، مگر میشود؟! دست و پای آدمی را به عنوان تولیدکننده بستهاند بعد میگویند حالا برو بدو. چهطور میشود، با چه شیوه و ترفندی؟! الان خیلی از تولیدکنندهها در زمینه فروش مشکل دارند چون حسابشان مسدود است. در زمینه خرید مشکل دارند چون خیلی از معاملات باید پایاپای انجام بشود. بنابراین با چنین وضعیتی هزینه تولید خیلی بالا میرود. آن وقت اشتغالزایی هم میخواهیم بکنیم. البته اشتغالزایی دارد میشود ولی برای نزولخواران! وقتی تولیدکننده به بهانه معوقات و چک برگشتی نتواند با بانک کار بکند به ناچار میرود سراغ نزولخوار. نزولخوارانی که ربای آنها سیری ناپذیرتر از بانکهاست. اگر بانک 28 تا 30 درصد سود میگیرد(!) نزولخوار توقع بیشتر دارد و اینها معضلاتی است که کارخانهها با آن مواجهاند. مثلا وقتی میگویند فلان کارخانه به دلیل معوقات حق ندارد مسایل قانونیاش را در ثبت شرکتها انجام دهد، کجای این کار تقویت کننده تولید است؟
با توجه به این که انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است، از دولت آینده چه انتظاری دارید؟
انتظار من از دولت آینده این است که صد درصد رویکردش تولیدی باشد. انتظار این است که شعارها به عمل تبدیل شود. مثلا اتاق بازرگانی عملا دارد نیمه دولتی اداره میشود. چون اتاق بازرگانی نباید بگوید برای دریافت کارت بازرگانی برو از فلان اداره مفاصا حساب بیاور. اصلا در کشور جایگاه بخش خصوصی کجا هست؟! چون عملا تصمیماتی که گرفته میشود همه ضد تولید است! چون تولید روز به روز دارد مشکلتر می شود. و این دستورالعمل که از دولت قبل مانده که اگر کسی معوق یا چک برگشتی یا بدهی دارایی داشته باشد دیگر از بسیاری امکانات محروم است باعث ضرر خیلی از تولیدکنندگان واقعی شده. و این قانون همینطور حاکم شده و تا امروز باقی است. چون با این کار هویت شرکت گرفته میشود. کمک مالی هم که بهش نمیشود. بانک هم تسهیلات نمیدهد، خب پس عملا بحث رباخواری و نزولخواری رواج پیدا کرده و مردم سرمایههایشان را در بانک نمیگذارند و در این بین نزولخواران دارند رشد میکنند. به نظر من بزرگترین خطری که الان اقتصاد را دارد تهدید میکند مساله روی گرداندن مردم از سرمایهگذاری است، یعنی مشکلاتی برای واحدهای تولیدی و آدمهایی که در بخش تولید سرمایهگذاری کردهاند پیش آمده که خیلی ها دیگر رغبتی برای ورود به بخش تولید ندارند.(بعضی جاها گفته میشود که 12 تا 14 هزار کارآفرین در زندان هستند!) متاسفانه برخی از آدمهایی که آمدند در بخش تولید سرمایهگذاری کردند امروز یا در زندان هستند، یا فراریاند، یا زندگیشان مصادره شده، یا گوشه بیمارستان هستند یا مردهاند، خب با این شرایطی که برای تولید و تولیدکننده و کارآفرینی ایجاد شده دیگر چه کسی حاضر میشود به بخش تولید ورود کند تا اشتغالزایی بشود؟؟ در حالی که توجه به تولید یعنی توجه به استقلال کشور.
همه میگویند ما میخواهیم تولید باشد ولی خیلی از مسوولان نشان دادند که در عمل پای تولید نیستند. در کشور ما با توجه به رهبر فرزانهای که داشتیم تقریبا انقلاب بینقصی انجام شد. یعنی به لطف خدا انقلاب خوبی داشتیم ولی دولتی باید بیاید که صددرصد رویکردش تولیدی باشد و یک انقلاب صنعتی- تولیدی راه بیندازد.
امسال با توجه به نامگذاری مقام معظم رهبری به نام سال اقتصادمقاومتی-اشتغال و تولید، باید همت ویژه ای در این بخش داسته باشیم. چشم بر هم بزنیم سال تمام میشود و باز میبینیم کاری در بخش تولید انجام نشد. کما این که در همین شروع سال اگر هر واحدی مطالباتی از کارخانه ای دارد، هیچکدام کوتاه نیامدهاند و همه دنبال مطالباتشان هستند. مثلا دارایی فقط میگوید به ما گفته اند بگیرید. و ارزش افزوده فشار مضاعفی برای واحد تولیدی است. بسیاری از کالاهای ما در پروسه تولید چندین جا مشمول ارزش افزوده میشوند، ما الان بابت برق، گاز، خرید محصول ارزش افزوده میدهیم، از طرف دیگر بسیاری از افرادیی که دارند کار میکنند واقعا نمیتوانند این رقم ها را پرداخت کنند، بنابراین خودبخود به سمت خلاف می روند! یعنی عملا مهمترین چیز جامعه یعنی «صداقت» دارد از جامعه گرفته میشود. در حالی که قوانین ما مبتنی بر مسایل اسلامی است. ما نباید اینقدر فشار بیاوریم که مشمول ارزش افزوده مجبور به دروغ شود یا آمارسازی بکند. این واقعا برای کشورمان خوب نیست. وقتی بانک 28 تا 30 )درصد بهره و جریمه میگیرد اسمش را چی باید بگذاریم؟!!(
در واقع هم تولید کننده دغدغه دارد هم کارگر؟
بله، زمانی به قانون کار اشاره میکردند. امروز کارگر نجیبترین و مظلومترین قشر پروسه تولید است، چون بسیاری از ادارات ذیربط اول از همه حق خودشان را میگیرند و سرآخر چیزی را که میماند میخواهند بدهند به کارگر و کارگر با همه نجابت و نیازی که دارد تحمل میکند. در خیلی از کارخانجات، کارگران زحمتکش چندین ماه حقوق نگرفتهاند. یک زمانی با قانون کار مشکل داشتیم ولی متاسفانه اینقدر الان موانع تولید زیاد است که امروز از این مسئله به کمترین مانع برای پروسه تولید باید اشاره کرد. لذا باید به جد کاری برای رفع موانع تولید انجام شود.