هنر معاصر، در دوگانگی مفهوم مد و مدگرایی
18 فروردین 97 - 00:01  | 1510 بازدید

 

گیلان فردا-این روزها کمتر کسی را می‌توان سراغ گرفت که از ناهنجاری‌ها و رفتارهای نه‌چندان مناسب بخشی از افراد در عدم پایبندی به قانونمند بودن و الزامات جامعه گله و شکایت نداشته باشد. این عده بر این باورند که جامعه از هم‌آوایی و همگرایی گذشته خود دور شده و به سمتی می‌رود که چشم‌انداز روشنی برای آن متصور نیست. آن‌چه بیشتر از هر چیز تکدر خاطر این گروه افراد را فراهم ‌ساخته و بر نگرانی آن ها دامن می‌زند، نه فقط رفتارهای خارج از مناسبات فردی و جمعی است که بیشتر فاصله گرفتن آنان از معیارها و ارزش‌های جامعه است. به رغم این عده افراد بهم ‌خوردن مناسبات اجتماعی در سال‌های اخیر همراه با ترک برداشتن پندارها و باورهای دیرینه، کم‌ بها دادن به اخلاق و رفتار جمعی را از عمده مواردی می‌دانند که زندگی امروزی را با چالش روبه‌رو ساخته است. طبیعی است که در چنین شرایطی دانش و فرهنگ، اقتصاد و هنر دیگر هم‌چون گذشته به روال همیشگی خود مطرح نگردد. تلاش هرکس معطوف به ساختن جهان خود در قلمروی کوچک و محدود خواهد بود. جهانی که هویت جمعی و شناخته شده در آن کمتر به چشم می‌آید.

اما آن‌چه بیش از هر چیز در این شرایط قابل تامل است، نگاه سطحی به رویدادها و پدیده‌های امروزی است که در یک فضای احساسی و به دور از منطق است که روز به روز بیشتر توسعه پیدا می‌کند تا هرگونه اندیشه ساختارمند را در هاله‌ای از شک و تردید قرار دهد. اما کم نیستند افرادی که بنا به ضرورت تحول و تغییرات بنیادی دنیای معاصر، همگام با امکانات فراهم شده در سال‌های اخیر تلاش می‌کنند هرچه بیشتر خود را با شرایط موجود هماهنگ سازند و همزمان با آن پیش روند. از جمله گرایش به باب روز شدن و مد و مدگرایی در فرهنگ امروزی است که اتفاقا از استقبال عامه مردم برخوردار است و می‌رود که در عصر دنیای مجازی و رسانه‌ای بدل به یک پدیده همگانی شود.

اصولا مد (سبک روز) اصطلاحی است که در جوامع شهری کاربرد پیدا می‌کند. شیوه‌ای است در مناسبات اجتماعی مصرف‌گرا، برای نشان دادن نوعی ارزش‌های اعتباری باب روز که بالطبع طرفداران خود را هم دارد. مدگرایی ضمن این که به عنوان یک پدیده در جوامع امروزی مطرح است، در ذات خود با معانی متضاد روبه‌رو است. از یک طرف مورد پذیرش و استقبال افراد قرار می‌گیرد و از طرف دیکر بار نکوهش و سرزنش و نوعی سردرگمی را به دنبال دارد. این دوگانه بودن ارزشی به‌گونه‌ای است که ضمن ایجاد کشش وابستگی در عرصه نوآوری، همزمان فاصله گرفتن و دوری خود را از آن هم نشان می‌دهد. ناگفته نماند که دوپهلو سخن گفتن از مد،‌ به نوعی ایهام را هم تداعی می‌کند آن‌گونه که از طرفی افراد خود را مشتاق فراورده‌های جامعه مدرن می‌بینند و در پی به‌روز بودن آن نهایت سعی و تلاش را به‌کار می‌برند. از طرف دیگر طراحان و مصرف‌کنندگان آن را، مورد سرزنش قرار می‌دهند و همه نابسامانی جامعه را ناشی از تقلید چشم بسته به این نوع فرآورده‌ها و محصولات می‌دانند.

مد و مدگرایی فقط در لباس و البسه بسنده نمی‌شود که در همه ارکان زندگی،‌ حتی در باورهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری نیز می‌توان آن را به وضوح مشاهده کرد. از یاد نبریم که مدگرایی منحصر به جوامع خاص نیست که در جهان امروز هر کشوری که مصرف آن بر پایه تولید و اقتصاد جهانی، استوار است، مد هم جزء لاینفک این نوع گرایشات محسوب می‌شود. اما آن‌چه قابل تامل است گسترش چنین پدیده‌ای در کشورهای در حال گذار و یا کمتر صنعتی و غیرتولیدی است که با اما و اگرهایی روبه‌روست. چه، مد و مدگرایی در سیستم اقتصاد صنعتی و تولید انبوه یکی از راه‌کارهای مصرف بوده و امر عادی به‌شمار می‌رود. از طرفی مقتضیات امروزی به‌گونه‌ای است که افراد زندگی را آن‌طور که خود می‌پسندند انتخاب نمایند تا سلیقه‌های مورد نظر خود را به نمایش بگذارند. سلیقه‌هایی که گاها با تقلید و تکرار و یا با هنر باسمه‌ای و کلیشه‌ای شکل می‌گیرد. از این نظر دور از انتظار نیست که در چنین جوامعی فرهنگ و هنر هم جزئی از کالاهای مصرفی و همپای مد و مدگرایی باب روز گردد. از این روی بی‌سبب نخواهد بود که در پی شناخت وجوه مختلف هنر معاصر و چگونگی پدیده مدگرایی با نگاه جامعه‌شناسی و با تحلیل زیباشناسی امروزی بدان پرداخته شود و از زوایای دیگر مورد بررسی قرار گیرد.

اگر روزگاری هنر در خدمت اهداف خاص سیاسی و ایدئولوژی و یا در راستای منافع و نیازهای طبقاتی مورد استفاده قرار می‌گرفت، بی‌شک در دوران معاصر و در عرصه پسامدرن چنین نگاهی کمتر محلی از اعراب دارد. چه در دنیای اقتصاد چند ملیتی، جهان بدون پول و سرمایه، جهانی خالی از همه چیز خواهد بود. به ویژه که سلیقه‌های عمومی هم در چارچوب این نوع خواسته‌ها و نیازها شکل داده می‌شود تا از آن به عنوان یک واقعیت دنیای امروز پذیرفته شود و مد و مدگرایی بخشی از الزامات جامعه محسوب شود و گریزی هم از آن نیست.

 

«محمدتقی مرتاض هجری »هنرمند و بازنشسته فرهنگی

برچسبها : ،
به اشتراک بگذارید:

نظر بنویسید:

security code