کلوچه سنتی فومن، خوشمزه و خاطره انگیز
25 آذر 94 - 14:09 | 2731 بازدید
کوروش مهیار
شاید محدودیت مطبوعات این اجازه را ندهد تا بتوان مفصل و آکادمیک به مسائل فلکلوریک و بومی ولایت خودمان که بیه پس (فیامین) یا فومن با همه جمهور سر سبز شفت و کوهپایه های ماسوله و بلندی های باد گیر اسحاق و گسگرات و قلعه رودخان و سیصد وسه روستای آن را در برمی گیرد. اما می توان به یاری همه روشنفکران وعلاقه مندان، «فومن شناسی» را با همه اصالت ها و تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب آن پایه ریزی کرد. این کار نتایجی خواهد داشت که بر همگان بی اثر نخواهد بود. واگویه خاطرات افراد قدیمی و یادآوری تجارب زندگی همه کسانی که از قطار سرنوشت در این شهر پیاده شدند اما آثارشان همراه نسل های بعدی خویش در ضربان قلب های فروزان پا برجاست، می تواند منبع غنی برای جوانان پژوهشگر و دانشجویان علاقمند باشد تا شهر و روستای خود را بهتر بشناسند.
فومن را از جهت تاریخ، بوم شناسی، آداب و رسوم، روابط دیروز و امروز، گویش و اخلاق و ایستائی و بن بستی دیرینه سال و راه های توسعه آینده اش می توان بار دیگر مرور کرد. و ظرفیت های کشاورزی، گردشگری، فرهنگی و ... این شهر را بیش از حرف و شعار مرسوم مد نظر قرار داد و به بهترین شکل از این ظرفیت ها بهره مند شد.
بنابراین از ساده ترینش شروع می کنیم و امید که علاقه مندان و ره پویان دامنه آن را گسترده تر کنند. پس ای خواننده عزیز بدان و آگاه باش که در هر گذر و خیابانی در اغلب شهرهای گیلان نه بلکه در سراسر ایران از تهران گرفته تا بندرعباس پرده هائی آویخته شده با این مضمون « کلوچه سنتی و خوشمزه فومن موجود است». چند نفری در مغازه های رنگارنگ و پر نور در حال گوده کردن (گلوله کردن) "دله" و چنگ زنی و مارک کوبی کلوچه ها هستند و اعتقاد هم دارند که اصل اصل ذات فومن است. شما ای خواننده محترم شاید که بارها نوعی از آن را تناول کرده باشی.
پس بدان در سال های بسیار دور که به اوایل سده ی اخیر یعنی حدود سال 1300 خورشیدی می رسد درشهر سرسبز و پر آب زلال فومن که به سه راسته دکان های سفالین بر سنگفرش خاک آلود و جوی های پر ماهی همیشه روان و محصور در دو قسمت بالامحله و پایین محله محدود بود، صنعت و هنر کلوچه پزی شروع شد. دراین شهر کوچک که مرکزیتی برای بیش از سیصد روستا تلقی می شد به لحاظ فراوانی برنج معطرهیچ گونه توجهی به نان و نانوائی نمی شد و اساسا خیلی ها نان را مخفیانه و لای دستمال به خانه برده و از این نعمت خدادادی استفاده می کردند. بنابر این طبیعی بود که به فکر نانوای جوانی، بهجت نام، خطور کند که با ابتکاری مخصوص شاید بتواند پای مردم را به مغازه های نانوایی این شهر باز کند. بر اساس روایت، ایشان شیرینی گرد سرخ رنگی رابه نام (قند کلوچه) که شامل آرد و کله قند روسی پودر شده، مغزگرو، کره یا روغن کرمانشاهی، هل، تخم مرغ محلی و آب بوده ابداع کرد و البته این ابتکار سریعا الگو قرارگرفته و توسط همکاران پخته شد و تا امروز هم پخته می شود. از قضای روزگار و از وفای کردگار و در نبود بیسکویت، پفک، چیپس و ... در آن زمان این خوراکی خوشمزه، ارزان و مغذی به دل کودکان، جوانان و کهنسالان همولایتی ما خوش می نشیند. نانوای جوان ما بهجت، که پدر یکی از نوابغ فلسفه و دین و از بزرگان اسلامی دنیا بودند همراه دیگر همکاران خویش موفق شدند در آن دوران پای مردم را بیشتر به نانوائی ها باز کنند. البته در کنار این قند کلوچه انواع دیگر با قیمت کمتر به نام پف کلوچه و همچنین نان روغنی، نان خشک، نان تاخ تاخی و نان خشخاشی هم ابداع شد که خیلی از قدیمی ها شاید یادشان باشد. هرچند با آمدن هله وهوله های بی خاصیت و بی مزه در بسته بندی های پر زرق و برق برای مدتی این کلوچه سنتی تا حدی به بوته فراموشی سپرده شد اما دوباره به اوج خود رسیده تا بدانجا که امروز کمتر کسی از هموطنان است که طعم و مزه آن را نچشیده باشد.
سنت کلوچه پزی توسط خانواده های بهجت، نانواباشی، پورعلی، علیزاده، تفضلی، اخوان و اکنون توسط خیلی از جمعیت جوان دیگر در فومن و دیگر شهرها ادامه داشته و مشتریان زیادی هم دارد.
چطور است که خوراکی های سنتی شهرهای دیگر مانند گز اصفهان، سوهان قم، باسلوق بم، باقلوای یزد، کاک کرمان، نان برنجی کرمانشاه، ون تق سنندج، رنگینک شیراز، قره قوروت مشهد، بستنی اکبرمشتی تهران، پادرازی کاشان، حاجی بادام قزوین، پشمک قوچان، لواشک ساوه و...با آن همه سابقه تاریخی خود نتوانسته اند اینگونه سریع در سراسر کشور همه گیر شوند و فقط مختص نواحی تولیدی خودشان و در واقع سوغات شهر خودشان هستند. اما این کلوچه ی خوشمزه ی سوغات خالص فومن در اغلب شهرهای کشور عرضه می شود، هرچند کلوچه پخته شده در خود شهر فومن چیز دیگری است.
به قول رندی نمی دانیم در این وضعیت از نامدارشدن فومن خوشحال شویم یا از تنها برگ برنده این شهر خالی از اقتصاد مغموم!
تازگی ها دیده می شود رندان عالم، کم و بیش برای یاد گیری پخت و پز زولبیا و بامیای خاص فومن که اساسا چه از لحاظ ظاهر و چه باطن طعم و مزه آن با همه جا فرق دارد به این شهر آمده و یا اوستاهای قدیمی و جوینده کار را به شهرهای خود می کشانند و احتمالا پس از یادگیری فرمول پخت، آنها را دی پورت می کنند! پس ای خواننده گرامی هم وند، بدان که دور نیست تا در ماه مبارک رمضان و یا ماه های دیگر در اغلب شهرهای ایران در کنار پرده های آویزان مغازه های " کلوچه سنتی فومن " مغازه هایی را ببینید با پرده های زولبیا و بامیای سنتی فومن، رشته خوشکار سنتی فومن، اربع دوشاب سنتی فومن، دست رشته سنتی فومن، کا کا دریج سنتی فومن، بج دوشاب سنتی فومن، خارکاره بیج سنتی فومن، اَگردک فومن، فیرینی و آلوچه فشکل سنتی فومن و... چنین باد.