یکی از جهت گیری های توسعه، تغییر امروز به نفع آیندگان است
16 مهر 95 - 23:07 | 1610 بازدید
گیلان فردا- برای شهر رشت چه دورنمایی متصور هستید؟ آیا از وضعیت عمران و آبادی شهرهای دیگر خبر دارید؟ بازوان علمی و مشورتی شورا و شهرداری در انجام پروژه های شهری چه کسانی هستند؟ از قدرت سازمان یافته اصناف چه استفاده ای در گردشگری می کنیم؟ در رابطه با توسعه اقتصاد شهر آیا برنامه ای داریم؟... این ها سوالات پراکنده ای بود که در شروع مصاحبه مطرح شد. آقای مسعود یحیی زاده، کارشناس برنامه ریزی با بیش از 25 سال سابقه و دانشجوی دکترای برنامه ریزی روستایی ضمن گفت و گو با گیلان فردا معتقد است که برای استفاده هر چه بهتر ظرفیت های موجود شهری، اجماع نخبگان و نهاد سازی توسعه توسط شورا و شهرداری از اهمیت زیادی برخوردار است. وی با اشاره به مدیریت منطقه ای می گوید ارزیابی دقیق پروژه ها، شفافیت و پاسخگویی عملکرد، بسیار مهم است تا بتوان ضمن کاهش نکات منفی و جلوگیری از هزینه های اضافی، کار درست را به شیوه درست هم انجام داد و حداکثر راندمان و نتیجه را کسب کرد. در ادامه این گفت و گو را بخوانید:
با اینکه بیش از یک سال از آغاز پروژه پیاده راه سازی در میدان مرکزی شهر رشت می گذرد اما هنوز نظرات موافق و مخالف زیادی به گوش می رسد. نظر شما در این باره چیست؟
ارزیابی مهم است، گروهی باید ارزیابی کنند پروژه هایی که در یکی دو سال اخیردر رشت انجام شده آیا با برنامه اولیه فاصله دارد؟ اگر فاصله دارد، چقدر و چرا؟ و آثار آن ها در بخش های مختلف اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و اجرایی باید ارزیابی شود و دومین موضوع در کنار ارزیابی، گزارش درست و شفاف به مردم است. یعنی مجموعه شورا و شهرداری بر اساس شواهد و اسناد و مدارک پاسخگویی شفاف داشته باشند و مسائل را با مردم در میان بگذارند تا شهروندان با شنیدن دلیل منطقی برای آینده شهر خود بهتر تصمیم بگیرند، نباید مردم را سردرگم یا گمراه کرد که در این صورت مشارکت آنها در توسعه شهر کاهش می یابد. البته جلب اعتماد مردم با کار درست و گزارش های شفاف شکل می گیرد. پروژه پیاده راه فرهنگی و غیره باید بوی تازگی بدهد و نشاط شهری را بدنبال داشته باشد. و تمام این ها باید با شاخص های علمی مورد سنجش و پایش قرار گیرد. رضایتمندی یا عدم رضایت مردم با نوشتن چند مقاله موافق یا مخالف و یا قدم زدن در شهر و خوشحالی و ناراحتی ظاهری مردم را دیدن معلوم نمی شود. مطلوب است ساختارهای مردم نهاد، مسئول سنجش رضایتمندی مردم باشند و شورا این مهم را به چند موسسه مردمی واگذار کند تا اعتبارداشته و قابل اعتماد باشد.
به نظرتان پروژه هایی که اخیرا در رشت انجام شده اند چه کارکردی برای شهر خواهد داشت؟
به اعتقاد من ما پروژه های منسجم و کامل کننده برای شهر تعریف نکردیم. کمی از تجارب کلان شهر هایی مثل تهران استفاده کردیم. پروژه های شهری حتی الامکان باید از نظر اقتصادی خودکفا و مولد باشند نه سربار. ما به دنبال چرخه ای از توسعه شهری متوازن هستیم که کانون های قدرت شهری و سازمان های شهری(غیر دولتی) در آن سهیم باشند، اما در حال حاضر کامل کننده ی هم نیستند و اولویت بندی نشدند. چون اولویت ها باید براساس کارکرد اصلی شهرها باشد. به عنوان مثال کارکرد اصلی شهر رشت آیا خدماتی است یا بازرگانی ؟ یا گردشگری ؟ غذایی و یا صنعتی است؟ به نظر من چند کارکرد وجود دارد، یعنی کارکرد رشت چند وجهی و چند منظوره است. اما هنوز به سمتی که کارکرد اصلی داشته باشد حرکت نکرده ایم. هرچند به نظر می رسد در آینده کارکرد شهر رشت بیشتر به سمت گردشگری و خدمات پیش رود. ولی الآن نشانه های خوبی برای تقبل این نقش و ماموریت نداریم. به عنوان مثال اگر یک توریست خارجی بیاید در شهر رشت، چطور مورد استقبال قرار می گیرد؟ آیا تابلوی دو زبانه داریم؟ نقشه دو زبانه داریم؟ آیا رانندگان تاکسی توجیه شده اند؟ آیا شهروندان توجیه شده اند؟ و... ولی وقتی همین گردشگر به کشور دیگری مثلا مالزی می رود تمام مردم شهر می دانند که چطور با توریست برخورد کنند، یعنی کل مردم در هر شغلی که باشند با مقوله جذب توریست آشنا هستند. مهمتر اینکه ساخت و سازها و مهندسی شهر ما توریست پذیر باشد. در حال حاضر مقررات و قوانین شهرها در حوزه گردشگری، توریست گریز است نه توریست پذیر!
چه راهکاری برای جذب توریست دارید؟
راه های زیادی وجود دارد و این موضوع قابل بحث است، به عنوان مثال یکی از راه های جذب توریست وجود المان و بناهای جدید در شهر است. ولی ما هیچوقت نتوانستیم المان های جاذب و مدرن در زمینه های مختلف در شهرمان ایجاد کنیم. وقتی می خواهیم توریست پذیر باشیم باید سازوکار آن را هم فراهم کنیم. خیلی از کشورهای پیشرفته جهان در کنار بافت سنتی که حفظ می کنند، بافت های مدرن را نیز در شهر به کار می گیرند. ما در شهر رشت چه المانی داریم که توریست جذب شود و موجب درآمد زایی باشد؟ در حالی که با المان ها شهر معرفی می شود. باید کاری کنیم که شهر رشت را فقط با ماهی و رشته خوشکار و خوراکی نشناسند. چون می توان علاوه بر خوراکی ها با بسیاری دیگر از سمبل ها و نمادها شهر را معرفی کرد. ساختار و سازمان شهری باید با برنامه ریزی و منسجم برای توریست پذیری آماده باشد و این آمادگی محسوس و قابل درک باشد، اقدام عملی مهم است. تکریم گردشگر چه خارجی و چه ایرانی باید در رفتار شهری و سازمان شهری آشکار شود.
برای شهروندان در توسعه شهر چه جایگاهی قائل هستید؟
برای اینکه به ابعاد مختلف توسعه در شهر توجه کنیم لازم است به افرادی که صاحب اندیشه هستند و نسبت به آینده شهرشان دغدغه دارند فرصت بدهیم که آن ها خود را سازماندهی کنند. و شورای شهر باید مقراراتی را تصویب کند که زمینه های لازم برای فعالیت اینگونه نهادها ایجاد شود. همه شهروندان بخصوص افراد تحصیل کرده و فرهیخته در زمینه های مختلف (اقتصاد شهری، توریسم شهری، توسعه فرهنگی و اجتماعی شهری، عمران شهری، محیط زیست شهری و...) می توانند جریان های جدیدی را برای شهر شکل دهند. در کنار این موضوعات لازم است این گروه ها و نهادها در سیاست های توسعه شهر و تنظیم مقررات شهر مداخله داشته باشند. یعنی شورای شهر این ها را مشارکت دهد نه اینکه بی توجه باشد. این باعث می شود که لایه های اندیشمند و فرهیخته شهری مشارکت بیشتری در توسعه شهر داشته باشند و وقتی این لایه از شهروندان در شهر مشارکت کنند بقیه مردم نیز تحت تاثیر این مشارکت قرار گرفته و سطح مشارکت لایه به لایه افزایش می یابد. مشارکت یعنی اینکه شهروند، شهر را مثل خانه خودش بداند. چطور در کارهای خانه مشارکت می کنیم و نظافت، آرامش و آسایش در خانه برایمان خیلی مهم است، باید همان حالت را به کل شهر تعمیم دهیم، که این در احساس تعلق به شهر، نمود پیدا می کند. باید افراد فکر کنند شهر مال همه ماست. اما این احساس تعلق با چگونگی عملکرد مدیران کمرنگ و پررنگ می شود.
معمولا گفته می شود که شهر رشت ظرفیت های زیادی دارد ولی متاسفانه کارکرد مثبت این ظرفیت ها برای شهروندان خیلی ملموس نیست.
به نظر می رسد الآن از امکانات و فرصت های شهرمان درست استفاده نمی شود. به عنوان مثال اصناف و بازاریان یک فرصت برای شهر هستند و باید به آن ها اجازه داده شود در اموراتی مرتبط با حوزه تخصصی خود در شهر مداخله کنند چون کار این افراد فقط خرید و فروش نیست و ظرفیت های بیشتری دارند. زیرا بازار یک نهاد توسعه شهری است نه یک نهاد حجره ای. در گذشته در بازار شهر مثل بازار رشت، بازاریان در تحولات اجتماعی و فرهنگی مشارکت داشتند. این نقش را نباید از بازار گرفت باید طوری باشیم که آن ها به نقش اصلی خود برگردند. انجمن ها و گروه های مردم نهاد هم باید شناسایی شوند و نقش آن ها در توسعه شهر دیده شود. ولی متاسفانه کمتر به ظرفیت های اینچنینی توجه می شود و سایر ظرفیت های طبیعی، اقلیمی، فرهنگی، تاریخی و... هم در شهر رشت به نوعی دیگر مغفول مانده اند.
احیای محلات در توسعه شهری چه نقشی دارند؟
ظاهرا محلات کارکرد اصلی و قدیمی شان را از دست داده اند. مثلا بی آرتی در خیابان های تنگ و باریک با مسیرهای کوتاه چه توجیهی دارد؟ چون با این کار بار ترافیکی را به محلات منتقل کردیم و محلات کارکرد اصلی و قدیمی شان را از دست داده اند. کوچه ها شده اند محل عبور و مرور شهری و کارکردی غیر محله ای پیدا کرده اند. محلات، هویت و شناسنامه شهر هستند، خصوصاٌ محلات رشت که تاریخچه زیبایی دارند. اساساٌ فرآیند درست توسعه از مسیر پایین به بالاست بنابراین توجه به محلات و انتظارات و خواست های محلات در شکل گیری برنامه توسعه شهری جایگاه ویژه ای دارد. از سویی شهر را باید یکپارچه هم دید و پروژه های شهری باید اتحاد و وحدت شهری و محله ای را به دنبال داشته باشند. به نظر بنده رویکرد اجماع و مشارکت شهری، از گفت وگوی شهری در لایه نخبگان شهری و امنای محلات شهر شکل می گیرد. شورا یا شهرداری باید ابزار گوش دادن به صدای آنها را فراهم کنند و این ماموریت با ساختن یک بنا تحت عنوان سرای محلات تمام نمی شود بلکه آغاز می شود.
نمادهای جدیدی که در شهر طراحی، ساخته و نصب شده اند چه نقشی در توسعه شهری خواهند داشت؟
المان های شهری، هویت شهری را تشکیل می دهند و شهر را معرفی می کنند؛ امکان دارد یک محله مثل ساغریسازان نماد باشد یا بازار سنتی رشت. اما اگر قرار باشد المان شهری را تغییر دهیم حواسمان باشد که با هویت شهرمان بازی نکنیم. چون نباید تغییر باعث بی هویتی شهرمان شود بنابراین چگونگی تغییر خیلی مهم است. یک مدیر وقتی پروژه ای را در شهر انجام می دهد ممکن است فکر کند کاری که انجام می دهد در صورت بروز مشکل قابل اصلاح است ولی این اشتباه است. مسئولیتی که شورا و مدیران شهر دارند خیلی مهم است چون پروژه ها ماندگاری بالایی در شهر دارند. پس باید در اجرای پروژه ها دوراندیشی و آینده سنجی کنیم و ببینیم آیا اجرای این پروژه برای نسل آینده تاثیری دارد یا نه و این پولی که از جیب شهروندان برای اجرای پروژه های شهری خرج می شود باید با آینده نگری باشد نه با روزمرگی. بحث ما توسعه است به گونه ای که تغییر امروز به نفع آیندگان ما باشد. پس باید به فکر رضایت شهروندان آینده شهر هم باشیم.
و سخن آخر
سخن آخر اینکه : اول – نخبگان بومی باید در ایجاد تفاهم نظری و عملی برای توسعه شهر رشت مداخله و مشارکت کنند و شورای شهر رشت باید ابزار لازم را برای این مهم فراهم کند، و ضروری است تالار گفت وگوی شهری تعریف و راه اندازی شود.
دوم- رشت باید شهری رقابت پذیر باشد و کنار شهرهای بزرگ خودنمایی کند و مزیت های رقابتی رشت شناسایی و تقویت شود.
سوم- با مدیریت فردی، خودنگر وخودرایی نمی شود شهر را توسعه داد، با حاشیه سازی و سر و صدا هم نمی توان خدمتگذار بی منت بود. رفتار و اخلاق مدیریت شهری باید اصلاح و بهبود یابد تا توانمند سازی کند نه توان سوزی.
چهارم- الگو و روش مدیریت شهر رشت باید تعریف و تعیین گردد؛ رشت احتیاج به مدیریتی عالمانه و وحدت آفرین دارد. رشت نیازمند مدیریتی شجاعانه و مدبرانه است. لیاقت مردم رشت بالاتر از وضع موجود است. باید شورا، قوای شهر را در جهت توسعه جامع و تعالی گرمنسجم کند. اقتدار در مدیریت شهری، با تفاهم و اجماع و همدلی صورت می گیرد نه با تقابل و فرصت سوزی