لزوم برنامه ریزی موثر در برنامه ششم توسعه
24 آذر 94 - 00:09 | 1646 بازدید
چرا بعضی از کشورها به رشد و توسعه رسیدند و بعضی نرسیدند؟ آیا کشورهای گروه اول پول بیشتری خرج کردند؟ آیا برای کاهش فقر، باید پول بیشتری هزینه کرد؟
شاید در دهه های قبل تر و از دید برخی افراد برای جلوگیری یا کاهش فقر باید پول زیادی صرف
می شد و یا بهره مندی از ابزار آلات تکنولوژی علامتی برای رسیدن به توسعه بود. ولی امروزه این دیدگاه ها با چالش روبه رو هستند. چرا بعضی از کشورها از جمله کشور ما علی رغم برنامه ریزی و هزینه کرد زیاد نتوانسته است به اهداف پیش بینی شده آن چنان که شایسته و بایسته است برسد؟
به عنوان مثال آیا پرداخت نقدی یارانه دردی از مشکلات جامعه را حل کرده است؟ اصلا اهداف پرداخت یارانه چه بوده و اکنون چه کارکردی از آن سهم جامعه شده است؟
چرا آمارهای ما با آنچه که به طور ملموس در جامعه می بینیم و حس می کنیم متفاوت است؟ اشکال کار کجاست؟
امروزه بسیاری از صاحبنظران از «برنامه ریزی موثر» سخن می گویند و این نشان می دهد که صرف برنامه داشتن نمی تواند ما را به سر منزل مقصود برساند. از سوی دیگر اینکه برنامه ها بر پایه و اساس کدام آمارها نوشته و تدوین می شوند و آیا کسی که آمار را تهیه کرده متخصص این کار بوده یا نه از جمله موضوعاتی است که باید مورد توجه و تدقین بیشتر قرار گیرد.
از سوی دیگر آیا اجرای یک برنامه مشترک و یکسان برای مثال در کشور بزرگی مثل ایران با اقلیم متنوع و فرهنگ های مختلف می تواند به کارکرد مورد نظر دست یابد و موفق شود؟
کارشناسان می گویند « برنامه اثر بخش مثل داروی اثر بخش است و شما را خوب می کند و وقتی خوب شدید دیگر به آن دارو احتیاج ندارید.»
شاید تصور شود برنامه موثر داشتن نیاز به اعتبار و بودجه زیاد هم دارد، ولی لزوما این طور نیست و بسیاری از برنامه های خوب و اثر بخش می توانند کاملا مقرون به صرفه هم باشند. مهم این است که برای تدوین یک برنامه خوب ارزیابی درستی از وضع موجود و پیرامون داشته باشیم.
ما برای رسیدن به اهداف تعیین شده در سند چشم انداز باید به رشد بالای هشت درصد برسیم. و در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه هستیم. آیا در تدوین برنامه ششم کارشناسان به برنامه ریزی موثر توجه دارند؟
امروزه بسیاری از سازمان های مرتبط به جای اجرای برنامه، مسئول رسیدگی به اهداف هستند. چون وقتی برنامه ای موفق شد اعضای مشمول برنامه باید از شمولیت برنامه خارج شوند به مثابه اتمام دارویی که حال مریض را خوب کرده و دیگر نیاز به ادامه مصرف نیست.
کارشناسان می گویند «یک برنامه را برای همه نوشتن بد است اما یک برنامه بد داشتن، بدتر است».
به عنوان مثال بسیاری از وام های اشتغالزایی موفق نبوده و بیکاری کاهش نیافته است و اجرای بعضی از برنامه های آموزشی یا فرهنگی و اقتصادی به طور یکسان برای اقشار متفاوت یا در مناطق مختلف هیچوقت نتوانسته انتظار برنامه ریزان و خدمات گیران را به نحو مطلوب پاسخ دهد.
از سوی دیگر نظارت ضعیف بر چگونگی اجرا خود موضوع قابل تامل دیگری است . امروزه ارزیابی اثر بخشی برنامه، شاه کلید برنامه ریزی است. بدان گونه که با برنامه ریزی و صرف میلیاردها، یک کشور ممکن است پیشرفت کند و یک کشور درجا بزند.
تا وقتی آنچه که در جامعه می بینیم و حس می کنیم با آمار ارایه شده از جانب مسئولان هماهنگی نداشته باشد نمی توان به راحتی با عدد و رقم کنار آمد. وقتی هر خانواده ای چند بیکار تحصیل کرده دارد، هر قدر هم بگوییم بیکاری کاهش یافته است باور پذیر نخواهد بود. و یا وقتی از اخلاقیات حرف می زنیم ولی نمود رفتار و کردار اجتماعی ما به گونه ای دیگر باشد نمی توان پذیرفت که در برنامه ریزی ها موفق بوده ایم و این نمونه ها در حوزه های دیگر هم صادق است.
امید که با نگاه علمی و درست موضوعات را بررسی کرده و با برنامه ریزی موثر در ابعاد خرد و کلان، گام های بهتری را برای رسیدن به پیشرفت برداریم.
مدیر مسئول