براى حل مسأله، فقط یک راه حل وجود ندارد
25 آذر 94 - 13:09 | 1714 بازدید
گیلان فردا- از اولین باری که با پروفسور اکبرزاده در منزل پدری شان مصاحبه کرده بودم نزدیک به 10 سال می گذرد. به یاد می آورم در آن مصاحبه گفته بودند «برای راه اندازی انستیتوی ریاضی در کشور، مسئولان قول هایی به من داده اند». اما فکر می کنید بعد از این همه سال چه اتفاقی افتاده است؟ هیچ، ایشان همچنان با قول و قرار روبرو هستند.
یقیناً موجب مسرت اهالى رشت است که یکى از دانشمندان ریاضى جهان همشهرى و هموطن آنهاست. دانشمندى که کودکى و جوانى اش را در رشت و تهران گذرانید و پس از آن نیز با وجود دورى از وطن هرگز شهر و دیارش را فراموش نکرد. هنوز هم وقتى به رشت مى آید در همان خانه پدرى واقع درکوى مسجد صفى ایام را مى گذراند.
وقتی از ایشان پرسیده بودم چرا درس ریاضى در تصور خیلی از افراد مشکل به نظرمى رسد می گفت: «به عقیده من آموزش ریاضیات در کودکى از دوره اول به طور صحیح در بعضى از مدارس، خوب تدریس نمى شود و این باعث می شود بچه ها از ریاضی واهمه داشته باشند. اگر ریاضیات خوب تدریس شود سخت نیست. ما دانش آموزان با استعدادى داریم که در ریاضیات موفق مى شوند و در المپیادها شرکت مى کنند و شاگردان ممتازى هستند. البته استقرایى بودن علوم ریاضى ممکن است این درس را سخت جلوه دهد اما بستگى به علاقه هم دارد. ممکن است دانش آموزان به علم ریاضى علاقه داشته باشند و در آنها شوق و انگیزه ایجاد شود. ذاتاً هم تمایلات بیشترى به این علم پیداکنند که آن را مى شود به استعداد تعبیرکرد. بعد به این استعداد عشق و علاقه افزوده مى شود و اگر در محیط مناسب فعالیت هم قرار داشته باشند و اساتید ارزنده اى آنها را هدایت کنند دراین صورت دراین علم موفق مى شوند.»
پروفسور اکبرزاده اعتقاد دارد سه عنصر استعداد، علاقه و محیط مناسب فعالیت اگر با هم جمع شوند مى توان بهترین فرزندان مملکت را تربیت و به استقلال کشور کمک کرد. وی مى گفت:«متأسفانه دانشگاه هاى ایران در ریاضیات سرمایه گذارى نکرده اند و مقامات مسؤول با اینکه از ارزش علم ریاضیات در ایران مطلع هستند، اما توجه جدى به این مقوله نکرده اند.»
وی در مورد راه هاى اصولى ارتقاى سطح ریاضیات در کشور مى گفت: «در یکى از روزنامه هاى ایران خواندم که یکى از مسؤولان وزارت علوم و فناورى گفته بود -ما براى بهبود علوم پایه در کشور دو راه داریم یکى این که توجه و سرمایه گذارى بیشترى در مقطع کارشناسى ارشد و دکترا داشته باشیم و دوم اینکه چون پایه هاى ریاضى در دوره لیسانس و قبل از آن یعنى سیکل اول و دوم ضعیف هستند در این بخش سرمایه گذارى کنیم- اما آنها راه حل اول یعنى ارتقاى علوم پایه در سطوح کارشناسى ارشد و دکترا را برگزیدند. چون با سرمایه گذارى کم مى توان به این هدف رسید. در حالى که پایه هاى دانشجویان آن طورباید و شاید در سطح لیسانس از نظر کمیت و کیفیت با کشورهاى پیشرفته قابل مقایسه نیست.»
وی براین باور بوده است که اساس کار سیکل اول و دوم، آموزش ریاضى است. و می گفت:«اگر دانشجویى در سیکل اول و دوم ضعف داشته باشد نمى تواند در سیکل سوم که تحقیقاتى است موفق بشود. بنابراین انتخاب این راه حل غیرطبیعى است. در مورد سیکل سوم هم در کشورهاى پیشرفته همه اساتید ریاضى دانشگاه، شاگرد دوره دکترى نمى گیرند. آنهایى که واقعاً شاخص هستند و در سطح جهانى اند و کارهاى فوق العاده اى کردند، مسأله هاى زیادى دارند که خودشان وقت حل آن را ندارند. بنابراین شاگرد دکترا مى گیرند و این مسأله ها را بین آنان توزیع کرده و آنها را براى نوشتن رساله راهنمایى مى کنند. بنابراین اصولاً گذاشتن دوره دکترا در یک دانشگاهى که اساتید آن در سطح بین المللى نیستند مفهومى ندارد و طبیعتاً محصولات آنها که رساله دکترا باشد ارزش قابل مقایسه اى با کشورهاى پیشرفته ندارد.»
لازم به ذکر است که ریاضیات کلاً ۴۴رشته دارد. در این میان علاقه استاد به رشته هندسه و دیفرانسیل که در فیزیک نظرى کاربرد دارد بیشتر بوده است و محور فعالیت و تحقیقات ایشان نیز در این زمینه هاست. وی که بسیار علاقه مند به دایر کردن یک مؤسسه آموزشى - تحقیقاتى ریاضیات البته در سطح بین المللى در کشور بوده و هست در این خصوص اشاره مى کرد: «من قصد داشتم یک مؤسسه آموزشى و تحقیقاتى در سطح بین المللى از لیسانس به بالا در کشور ایجاد کنم تا اگر احیاناً ضعفى در این مورد وجود دارد برطرف شود و در راستاى پیشرفت دانشگاه فعال شویم. متأسفانه هنوز موفق نشدم. با وجودى که موضوع را با آقاى رئیس جمهور (منظور رئیس جمهور وقت است) مطرح کردم ولى نتیجه بخش نبود، مى خواستم مؤسسه اى باشد که در وهله اول شامل علوم پایه، ریاضیات، فیزیک نظرى و کامپیوتر باشد آن هم در سطح بین المللى تا جوانان با استعداد کشور تربیت شوند. اما متأسفانه موفق نشدم این طرح را در ایران پیاده کنم. شاید مسؤولان فعلاً به آن نتیجه نرسیدند که کشور ما به چنین مؤسسه اى احتیاج دارد.»
وی می گفت: « ابن سینا، ابوریحان بیرونى، کوشیار گیلانى و غیره از افتخارات سابق ما هستند و بسیار برایمان باارزش هستند چون سرمشقى براى ماست که چگونه باید برای پیشرفت علم و دانش در تلاش بود. اما آنچه ما را به عنوان مملکت در حال توسعه معرفى و از کشورهاى توسعه یافته مجزا مى سازد این است که از قرن هجدهم میلادى به بعد مملکت ما به علت نداشتن دانشگاه هایى نظیر دانشگاه هاى اروپا و نداشتن دانشمندانى نظیر لیپنیز، گوس، ریمن و غیره که بنیانگذار آنالیز و هندسه هستند عقب مانده است. اروپایى ها در قرن هجده میلادى مثل دانشگاه سوربن در پاریس یا دانشگاه جاجلون در کراکوى (لهستان) داشتند. در حالى که ما کمتر از صد سال است که دانشگاه داریم و در علوم جدید تجربه کسب کرده ایم. عقب ماندگى ما به دلیل نبود محیط مناسب براى فعالیت علمى و نداشتن ابزار کار و کمبود اساتید ممتاز و مجرب بوده است. حافظ، فردوسى، سعدى، ابوریحان بیرونى، ابن سینا و بسیارى از اندیشمندان ایرانى مثال هاى بارزى هستند که ما در گذشته موفق بودیم و در آتیه نیز با شکوفا کردن استعدادهاى خلاقانه جوانان ایرانى موفق خواهیم شد.» او در مورد کشورهایى که سابقه چندانى در علوم آکادمیک نداشتند اما به پیشرفت هاى علمى زیادى رسیده اند می گفت: «به عنوان مثال صدسال قبل کشور ژاپن مجله اى در سطح بین المللى نداشت ولى امروز کارهاى تحقیقاتى آنها در بالاترین سطح جهانى است و یکى از پیشرفته ترین کشورهاى دنیا محسوب مى شود که البته این مهم بر اثر پشتکار و زحمت و انتخاب افراد با صلاحیت در رشته هاى مختلف علوم ریاضى و همچنین برنامه ریزى صحیح و نیز برقرارى عدالت اجتماعى در توزیع مقام هاى دانشگاهى حاصل شده است. تا اوایل قرن گذشته میلادى وضع علوم ریاضى دانشگاه هاى ایالات متحده بدین نحو نبود که در حال حاضر است. جنگ جهانى دوم خدمت بزرگى به آمریکایى ها کرد. اکثر دانشمندان آلمانى نظیر انیشتین، اوپنهایمر، نیومن، هرمن ویل، آندره ویل و غیره به آمریکا مهاجرت کردند و این گنجینه غنى شامل دانشمندان طراز اول، دستاورد جنگ جهانى دوم به نفع ایالات متحده تمام شد و هنوز هم این کار ادامه دارد. افرادى که در علوم ریاضى جایزه فیلد و یا جایزه نوبل دارند و یا در سطح بین المللى هستند، آمریکایی ها به استقبال شان مى روند. در سال۱۹۹۵ میلادى رئیس انجمن ریاضیدانان آمریکا بنده را به شهر سیاتل دعوت کرد و این کارها ادامه دارد. در حالى که ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم. از افتخارات گذشته صحبت مى کنیم، بدون اینکه سرمشق بگیریم.»
استاد با تأکید و دلسوزى مى گفت:«لازم است در اسرع وقت برنامه هاى صحیح براى پیشرفت علم ریاضى در کشور برقرار شود و از هموطنان عزیز داخل و خارج از کشور که در رشته علوم پایه زحمات زیادى کشیده اند و به نتایج مطلوب و ارزنده رسیده اند دعوت و از تبعیض و اتلاف وقت پرهیز شود. می توان در تشخیص صلاحیت علمى افراد از دانشمندان کشورهاى پیشرفته کمک گرفته شود. همان طور که آنها نیز این کار را مى کنند. امتیازات شغلى بر پایه و اساس صلاحیت علمى افراد باشد تا عدالت اجتماعى برقرار شود و مردم را از آشفتگى و دگرگونى و نابسامانى و فقر فرهنگى و اقتصادى درآورد و این راهى است که هر انسانى بدان امیدوار است.»
وی انتخاب کوتاه ترین راه را یکى از مهمترین شاخصه هاى یک ریاضیدان شمرده و مى گفت:« براى حل یک مسأله فقط نباید به یک راه حل بسنده کرد.»
وقتی از رمز موفقیتش سوال کرده بودم می گفت: «اول اینکه خواست خدا بود که زنده بمانم. دوم اینکه من شاید کمی استعداد درعلوم ریاضى داشتم. چون از سن سیزده سالگى حل مسائل ریاضى را شروع کردم. یادم مى آید مادرم را گول مى زدم که مثلاً خوابیده ام اما ساعت دوازده دوباره بیدار مى شدم، نماز مى خواندم و بعد مشغول حل مسائل ریاضى مى شدم. یعنى عاشق این رشته بودم و هنوز هم عاشق این رشته هستم. اما باز مى گویم کار خدا بود که مرا طورى راهنمایى کرد بتوانم در مدرسه خوبى درس بخوانم (مدرسه البرز تهران) و در اروپا نیز در یک مؤسسه معتبر جهانى یعنى کلژدوفرانس مرا به عنوان یک محقق خارجى پذیرفتند و تربیت کردند. که جا دارد از استاد ارجمندم (که البته فوت شد) و نقش مهمى در تربیت ریاضى من داشت به نام «لیشزوویچ» که از اساتید کلژدوفرانس و از ریاضیدانان برجسته جهانى و عضو آکادمى کشورهاى پیشرفته بود نیز یادکنم».
زندگینامه
«حسن اکبرزاده» در سوم فروردین ۱۳۰۶ در شهر رشت به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى را در این شهر آغازکرد و سپس تحصیلات خود را در دبیرستان البرز تهران ادامه داد و پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته ریاضى با درجه ممتاز وارد دانشگاه تهران شد و با احراز مقام اول تحصیلات خود را در ایران به پایان رسانید. او پس از اخذ مجدد لیسانس ریاضى از دانشگاه سوربن پاریس و همچنین گواهینامه آنالیز عالى، براى فوق لیسانس در مورد نظریه نسبیت عمومى انیشتین تحقیق کرد و درباره هندسه دیفرانسیل و فضاهاى ریمان بعد از ۳ سال تحقیق، اکتشافات خود را در قالب چندین مقاله درمجله آکادمى علوم پاریس به ثبت رسانید. اکبرزاده از سال ۱۹۵۷ میلادى به عنوان وابسته تحقیقات در مؤسسه معروف تحقیقاتى کلژدوفرانس پذیرفته شد و بعد از ۴ سال رساله دکتراى دولتى در علوم ریاضى را در دانشگاه سوربن به پایان رسانید. او نزدیک چهل سال به عنوان رئیس تحقیقات دراین مؤسسه بین المللى مشغول به کار بوده است. حسن اکبرزاده با اینکه بیش از ۵۰ سال در پاریس زندگى کرده، اما افتخارمى کند که فقط یک تابعیت دارد، آن هم تابعیت ایرانى. از این استاد گرانقدر مقالات علمى زیادى درمجله هاى معتبر جهانى به چاپ رسیده است، از آن جمله: درباره تجزیه فضاى فینسلر - درباره گروههاى ایزومترى فضاى فینسلر - درباره هندسه فضاهاى فیبره مماس به یک فینسلر - و ...
از وی بیش از 50 کتاب ، مقاله و پژوهش در اروپا و آمریکا به چاپ رسیده است. حسن اکبرزاده بیش23 سال خلاصه گر مجله علمی ریاضی بوده است.
نمادی از اعتبارعلمی گیلان در دنیا
استاندار گیلان در دیدار با پروفسور حسن اکبرزاده از برجسته ترین دانشمندان ریاضی جهان که در دفترکار وی برگزار شد(14 مرداد 94)، روند راه اندازی انستیتو ریاضی در گیلان را بررسی کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استانداری گیلان، دکتر نجفی در این دیدار که معاون سیاسی،امنیتی و اجتماعی استانداری، رؤسای دانشگاه گیلان و بنیاد نخبگان،مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و شهردار رشت نیز حضور داشتند گفت: ره آورد حضور این دانشمند برجسته گیلانی راه اندازی انستیتو ریاضی در گیلان و با نام وی است. وی پروفسور اکبرزاده را نمادی از اعتبارعلمی گیلان در سراسر دنیا دانست.